اگر رسانه فرصتی برای آموزش دین و تربیت باشد. در این شرایط مسلما یادگیری ای موثر خواهد بود که همراه با بصریت دینی باشد. اما سوالی که پیش میاید این است که: این اموزش چگونه صورت میگیرد؟
1- تدارک تربیت، آموزش داده شود
این مهمترین وظیفه برنامه ساز است. در واقع او به محیط تربیتی شکل صحیحی میدهد و به گونه ای مسلط بر محیط است. منظور از محیط تربیتی محیطی است که برای تربیت ساخته میشود.
2- اقدام آموزشی و تربیتی
به هر اقدام هدفمندی که برای ایجاد یادگیری نافع است؛ یعنی به قصد تربیت صورت گیرد، گفته میشود.
3- شکل دادن به شخصیت یا رشد شخصیت:
رسیدن به این هدف از طریق هدایت و کنترل یادگیری می باشد.
4- پرورش بعد عقلانی شخصیت:
پرورش قوای عقلانی در فرهنگ اسلامی، به مفهوم هدایت می باشد.
5- معنایی دقیق تربیت عقلانی:
برای رسیدن به این معنا، دامنه کارکرد عقل را که از حوزه ادراک (نظر) تا تحریک (عمل) است؛درنظر میگیریم. بدین صورت تربیت عقلانی فقط محدود به حوزه های شناختی نمیشود بلکه پا به عرصه ایمان و عمل میگذارد. در این صورت ،تربیت عقلانی با تربیت اخلاقی یکی خواهد شد.
6- کنترل تجربه های یادگیری مخاطبان :
یک رسانه برای تربیتی شدن باید تجربه های یادگیری مخاطبان خود را به صورت هدفمند برای رسیدن به یادگیری نافع، کنترل کند.
8- آیا امکان تربیت عقلانی از طریق رسانه وجود دارد؟
اولا : توجه کنیم که هر یاد دادنی تربیت کردن نیست . از طرفی آموزش،فقط یاددادن به حساب نمی آید بلکه مقدمه تربیت است. بنابراین آموزش، برپایه اعتقادات و باورهای مربیان و فلسفه تربیتی حاکم بر یک نظام تربیتی است.
ثانیا : برای ایجاد امکان تربیت عقلانی به واسطه رسانه، باید
رسانه ای تربیتی و رسانه ای عقلانی داشته باشیم.
9- اگر تربیت کردن را آماده کردن کودکان مان برای زندگی پاک بدانیم ضرورتا تمام فعالیتهای تربیتی ما باید به سمت پرورش سه توانایی اساسی در آنان جهت دهی شود.
فهم زندگی: باید به مخاطبان مان کمک کنیم تا بدانند پیرامون آنها چه میگذرد؛ تا زمانه خود را بشناسند؛ تا واقعیتها خوبیها-دبدیها، درستیها- نادرستیها، زشتیها-زیباییها و … را بشناسند و همه را درک کنند.
فاطمه ایزدپناه
انتهای پیام