طلاق عاطفی را طلاق پنهان نیز مینامند. چرا که همسران ممکن است در محیط های اجتماعی خوب و صمیمی به نظر برسند اما در تنهایی قادر به تحمل یکدیگر نباشند.
دو نشانه ی مهم در طلاق عاطفی
الف) سردی تدریجی بین روابط زوجین
در طلاق عاطفی این سردی با مسائل مختلفی کم کم شکل میگیرد و در آغاز ممکن است یک طرفه باشد اما اندکی که بگذرد دو طرفه میشود و به مرور زمان با کم شدن جاذبه و اعتماد بین زوجین ، آنها نسبت به یکدیگر عاطفه مثبتی بروز نمیدهند و نگران هم نمیشوند .
کم شدن جاذبه و اعتماد بین زوجین هم از زمانی شکل می گیرد که یکی از همسران مملو از نیازهای برآورده نشده در زندگی مشترک باشد که این باعث می شود احساس غمگینی و ناامیدی در او شکل بگیرد، به همسرش بی اعتماد شود و همسرش جاذبه ای برای وی نداشته باشد. این سردی متعاقباً در طرف مقابل نیز تاثیرگذار است.
اگر در زندگی مشترک هیچگونه ارتباط رضایت بخشی بین زوجین وجود نداشته باشد تحمل مشکلات دشوارتر و ادامه زندگی سختتر است که این روند ممکن است سالها طول بکشد و در نهایت به طلاق قانونی ختم شود.
ب) تمرکز روی اختلافات و نقاط ضعف همسر
یکی از مسائل مهمی که در طلاق عاطفی رخ میدهد این هست که چون نیازهای زوجین توسط یکدیگر برآورده نمیشود، رفته رفته به جای وجوه مشترک، هر یک به اختلافات و نقاط ضعف دیگری می اندیشند.و تمرکز می کنند. پیامد این تمرکز منفی، برجسته کردن اختلافات و نادیده گرفتن اشتراکات است که به فضای فردی وسعت می بخشد و فضای دو نفره را محدود تر می سازد. اشتیاق کم می شود، صمیمیت از بین می رود و جملاتی که میان آنها رد و بدل می شود همگی بوی بی تفاوتی می دهد
دلایل اصلی بروز طلاق عاطفی
وجود ویژگی های اخلاقی نامطلوب در زوجین
ازدواج دیر هنگام
خشونت یکی از زوجین
دخالت های بی مورد دیگران در زندگی مشترک
بیکاری یا از دست دادن موقعیت شغلی
به خطر افتادن وضعیت اقتصادی خانواده
نداشتن مهارت های ارتباطی کلامی و غیر کلامی در همسران
توجه
مهم ترین نکته ای که توجه به آن می تواند مانع بروز بسیاری از طلاق های عاطفی شود این است که همسران در شناخت و برطرف کردن نیازهای عاطفی یکدیگر، موفق شوند.
به طور کلی می توان گفت؛ نیازهای اساسی که برای مردان تعریف شده است عبارت است از: حمایت خانوادگی، تحسین، همراهی در تفریحات.
و در مقابل نیازهای اساسی که برای زنان تعریف می شود عبارت است از: محبت، گفت وگو، صداقت و روراستی، حمایت مالی و تعهد خانوادگی.
بنابراین با توجه به تفاوت های زیادی که در نیاز های مردان و زنان دیده می شود، جای تعجبی ندارد که مشکلات و ناسازگاری های زیادی هم بین آنها وجود داشته باشد.
معمولا بسیاری از زنان و مردان واقعا همسران خود را دوست دارند و فکر می کنند که نیازهای همسرشان را برآورده می سازند، اما مشکل اینجاست که آنها تصور می کنند نیازهای همسرشان مانند نیازهای خودشان است و به همین دلیل در این مسیر ناکام می مانند.
دکتر مرتضی رزم آرا (دکتری مشاوره، درمانگر و مدرس دانشگاه)
انتهای پیام