نقش شاعر و شعر در میدان تهاجم فرهنگی

بعضى‌ها اشکال کارشان این است که اصل تهاجم را اصلاً نمى‌بینند، درک نمیکنند. اینکه یک جبهه‌اى وجود دارد که سوگندخورده‌ى ریشه‌کن کردنِ هویّت ملّى و اسلامى و فرهنگى ملّت ما است، را اصلاً درک نمیکنند؛ این‌همه علائم، نشانه‌ها، ظواهر وجود دارد، نمیفهمند؛ گفت: وین گلّه را نگر که چه آسوده میچرد؛ آسوده میچرند و اصلاً ملتفت نیستند؛ اشکال کارشان اینجا است.

خب، انسانى که شاعر است، یعنى داراى نیروى شعور و درک و فهم و قوّت بیان و قدرت بیان است، اینجا تکلیفش چیست؟ چه‌کار باید بکند؟ علاوه‌بر اینکه شما میتوانید حکمت را بیان کنید – که: اِنَّ مِنَ الشِّعرِ لَحِکمَة -(من‌لایحضره‌الفقیه، ج ۴، ص ۳۷۹) میتوانید مصداقى باشید براى «وَ لَمَنِ انتَصَر بَعدَ ظُلمِه»(سوره‌ى شورا، بخشى از آیه‌ى ۴۱) یا «وَ انتَصَروا مِن بَعدِ ما ظُلِموا»(سوره شعرا آیه ۲۲۷) که در ذیل همین آیه‌ى شریفه‌ى مربوط به شعرا است: وَ انتَصَروا مِن بَعدِ ما ظُلِموا میتوانید مصداق این باشید. «انتصار» کنید، در صدد یارى جبهه‌ى مظلوم بربیایید، حقیقت را بگویید، حرف را بگویید، حقیقت را نشان بدهید با شعرتان؛ میتوانید خیلى نقش ایفا کنید در این زمینه‌ها. بالاخره داشتن این امتیاز یک نعمت الهى است؛ یک حجّت الهى است؛ و هر نعمتى سپاسى دارد و براى هر حجّتى پاسخى باید آماده بشود.

کلیدواژه‌ها:شعر, شعرا, کارکردهای هنر

اشتراک‌گذاری

پیشنهاد میکنیم این بیانات از رهبری را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید