یکی از کارها این است که انسان بتواند واقعاً مضامین این متونِ فاخرِ(متون دعا) برجستهی دینی را در شعر بیاورد؛ این یک رشته است، یک شعبهی کار است؛ به قول سینماچیها این یک ژانر شعری است، یعنی اینجور نیست که بخواهیم حالا همه را منحصر کنیم در این، امّا یک کار این است. چون خود این دعاها علاوه بر مضامین عالیای که دارد، الفاظ عالی هم دارد. این دعاهایی که وجود دارد، [مثل] همین دعای عرفه، دعای ابوحمزه، مناجات شعبانیّه، دعاهای صحیفهی سجّادیّه، مشحون از مفاهیم عالی و معارف عالی اسلامی است، آن هم انصافاً با بهترین الفاظ و با زیباترین الفاظ؛ اینها را خوب است که منعکس بکنید.
من پارسال این شعر اخوان را اینجا خواندم که البتّه او برای مقصود دیگری گفته: «ای تکیهگاه و پناه زیباترین لحظههای پُرعصمت و پُرشکوه تنهایی و خلوت من، ای شطّ شیرین پُرشوکت من»؛ خب ببینید چقدر این شعر قشنگ است. من گفتم وقتی این شعر را میخوانم مخاطب من در این شعر دعا است. دعا همین است: «ای تکیهگاه و پناه زیباترین لحظههای پُرعصمت و پُرشکوه تنهایی و خلوت من، ای شطّ شیرین پُرشوکت من». البتّه او این شعر را در یک مسیر دیگری برده؛ خب حالا اگر شما بتوانید شعر مربوط به دعا را با اینجور ادبیّاتی که هم الفاظ قشنگ است، هم مضامین قشنگ است، مضمونها چقدر زیبا است، موسیقی شعر چقدر عالی است -موسیقی شعر خودش یک بابی است، آن روانی و زیبایی و صافی و موسیقی شعر از حالت لکنت زدن و مانند اینها شعر را خارج میکند- با این مایهها و با این شیوهها بگویید به نظر من خیلی خوب است.