اگر میتوانستیم پیامهایی را که باید به ذهن مردم منتقل شود، درست بشناسیم، بعد آنها را تولید کنیم و سپس با مدیریّت صحیح، توزیع و پخش کنیم، آنوقت افکار عمومی در اختیار ما، یعنی در اختیار آن جمعی است که این کار بزرگ را انجام میدهند. آنچه که ما انتظار و توقّع داریم، این است. با این دید که نگاه میکنیم، همهی بخشهای صدا و سیما اعضای مختلفی هستند که کارهای گوناگونی انجام میدهند؛ اما همه به این هدف منتهی میشود. یعنی دیگر رادیو، با تلویزیون، با بخش فنّی، با بخش تحقیقاتی، با کار بینالمللی و با کارهای جانبی دیگر و اینها با همدیگر هیچگونه تفاوتی ندارند. همه تلاش میکنند برای اینکه این مقصود محقّق شود؛ یعنی این پیامها تولید و به شکل صحیحی توزیع گردد. رادیو بخشی از کار را بهعهده میگیرد؛ هر کدام از بخشهای مختلف رادیو کارهایی را به عهده میگیرند. تلویزیون بخشهایی از کار را به عهده میگیرد: برنامهی طنز یک بخش از کار را به عهده میگیرد؛ برنامهی میزگرد صرفاً علمی یک بخش از کار را به عهده میگیرد؛ برنامهی فیلمهای تولیدشده یک بخش را به عهده میگیرد و حتّی برنامهی فیلمهای خارجی عهدهدار بخشی از کار را میشود. پس وقتی این مدیریّت هست، طوری انتخاب میکنید که همهی اجزای این صحنهی عظیم صدا و سیما متوجّه همان هدف باشند. برآیند همهی کارها همان هدف بزرگ، یعنی انتقال پیامهاىِ صحیح به ذهن مردم است.