یکی دیگر از پیامهایی که باید به ذهن مردم داده شود، حقیقت تلخی در دنیاست که عمداً سعی میشود وجود محسوسِ آن نادیده گرفته شود و آن، دیکتاتوری پول و شهوت است. امروز پول در دنیا دیکتاتوری میکند و هرچه پول بخواهد و پولدارها بخواهند، تحقّق مییابد، ولو بهدست خودِ مردم. چون مردم در رأی دادنها و اقدامات عمومی معمولاً تحت تأثیر رسانههایند و رسانهها هم معمولاً در اختیار پولدارهاست. چند درصد رسانههای دنیا دست غیرصهیونیستها و غیر سرمایهدارهای بزرگ است؟ شاید بتوان گفت که همهی این دستگاههای مهم و اثرگذارِ دنیا دست سرمایهدارهای مهم و عمدتاً صهیونیستهاست. آنها هستند که خبرگزاریها را اداره میکنند، خبر تولید میکنند و به همهی دنیا میفرستند و تلویزیونها را همانطور که خودشان میخواهند، اداره میکنند. حالا هم که این روشهای ارتباطی جدید، این سایتهای اینترنتی و فعّالیتهای رفت و آمد سریع اطلاعات در اختیار آنهاست. هر کس پول بیشتر دارد، میخواهد در این زمینهها فعّالیت بیشتری کند و مقصود خود را برآورده سازد. بنده بارها گفتم اینکه میگویند رسانهها و روزنامهها در دنیا آزادند، درست است؛ اما روزنامهها مال چه کسانیاند؟ البته صاحبانِ روزنامهها آزادند، هرچه میخواهند مینویسند، هرچه به صرفشان باشد، مینویسند و هرچه به صرفشان نیست، قطعاً نمینویسند.
…..البته در قبال کارهای آنها اگر کسی حرفی هم بخواهد بزند، خفه میکنند. خوب؛ این واقعیّتی است که در دنیا وجود دارد. شما چرا نباید کاری کنید که یکایک مردم و جوانان ما با این واقعیّت آشنا شوند و بدانند که چنین چیزی وجود دارد تا لازم نباشد انسان برای بیان آن استدلال کند. باید کاری کنید که بدانند چنین دیکتاتوریای وجود دارد. دشمن، دیکتاتوریای را که نیست، با انواع شیوهها و ترفندهای تبلیغاتی واقعیّت جلوه میدهد؛ امّا دیکتاتوریای را که با این وضوح وجود دارد، نمیگذارد که مردم بفهمند و بدانند. این در تصمیمگیری مردم خیلی مؤثّر است.