امروز دنیا بر مدارِ جنگ تبلیغاتی و رسانهای و درواقع بر مدارِ جنگ جبهههای خبری و دستگاههای تولیدکنندهی پیام میگردد. نه اینکه در گذشته، جهانگیران و جهانخواهان و جهانخواران از نقش پیام و تبلیغ غافل بودند؛ آن وقت هم توجّه بود و اقدام میشد؛ اما امروز امکانات فراوان شده و پیشرفتِ دانش در این زمینه کارهای شگفتآور و حیرتانگیزی انجام میدهد. لذا شما میبینید مراکز استکباری و قدرتطلب دنیا بر روی نقش پیام کار میکنند؛ یعنی حقیقتاً سرمایهگذاری میکنند و درواقع به جای اینکه برای تصرّف یک صحنه پول خرج کنند یا نیروی نظامی بسیج کنند، کاری میکنند که عوامل موجود در آن صحنه به سود آنها کار کنند. امروز در صحنهی عراق، اگر مقاومت عظیمی از سوی مردم در مقابل تهاجم امریکا صورت گیرد، احتمال کامیابی امریکا در حملهی محتملش به عراق خیلی پایین میآید. حالا اگر آمدند و با انواع و اقسام پیامها به مردم عراق القا کردند که ما نظر سوئی نسبت به شما نداریم؛ ما میخواهیم شما را نجات دهیم، و این پیام جا افتاد، شما ببینید که صحنه چقدر تغییر پیدا میکند: مردم در آنجا بهطور خودکار و بدون اینکه به آنها سلاحی، پولی و رشوهای داده شده باشد، به کسانی تبدیل میشوند که به نفع مهاجم کار میکنند، حداقل به نفع او سکوت میکنند یا به نفع او فعّالیتشان را تعطیل میکنند. نقش پیام این است. این یک مثال کوچک است که من عرض کردم. در زمینهی تجارت، در زمینهی توسعهی اقتدار سیاسی و نظم حاکم بر جهان هم – که امروز از مسائل اساسی و مهمّ قدرتهای بزرگ در دنیاست – پیام نقش دارد. لذا امروز یک جنگ آشکار؛ اما نه با ابزارهای معهود و شناخته شده، در سراسر جهان در جریان است.