یکی از چیزهایی که در گروه معارف جایش خالی است، تاریخ تحلیلی اسلام است. بایستی آدمهایی که متخصص و اهل این کارند، به این امر بپردازند. البته یادم هست که در گذشته یک دورهی تاریخ اسلام به صورت سخنرانی گذاشته بودند و یک نفر از فضلای قم هم هفتهیی یک بار آن را ادا میکردند که به نظر من جالب نبود؛ نه ادا خوب بود، نه محتوا خیلی خوب بود، و نه خیلی تعریف داشت. کسانی هستند که در تاریخ تحلیلی اسلام دست دارند و واقعاً میتوانند مسائل اسلام و جنگهای پیامبر را تحلیل و بیان کنند.
من میخواهم به شما عرض بکنم که مردم ما از زندگی و جنگهای پیامبر تقریباً چیزی نمیدانند؛ همینطور جسته و گریخته چیزی شنیدهاند؛ مثلاً اگر یک منبری داشته دربارهی موضوعی صحبت میکرده، بعد به مناسبت، چیزی از جنگ خندق نقل کرده، مردم فهمیدهاند که جنگ خندقی هم بوده است؛ اما این جنگ خندق چه بود، چه موقع بود، با چه کسانی بود، شروعش به چه علت بود، حضرت تا کجا آن را ادامه دادند، چه کسی کشت و چه کسی کشته شد و سرانجام چه شد، واقعاً مردم نمیدانند! یا مثلاً جنگ حنین که در قرآن از آن نام برده شده – «و یوم حنین اذ أعجبتکم کثرتکم» – چه جنگی بوده است، مردم از ابعاد گوناگون آن اطلاع چندانی ندارند؛ حتّی از جنگ احد – که به خاطر حساسیت آن خیلی تکرار شده است – هنوز شناخت کامل و درستی ندارند! مردم باید بدانند که پیامبر چند جنگ داشته است؛ در چند مورد از این جنگها خود پیامبر حضور داشته است؛ در چند مورد حضور نداشته است؛ با چه گروهها و چه عناوینی جنگیده است؛ شعارشان در جنگ چه بوده است. این وقایع را دنبال کنید؛ آن وقت به تاریخ دورهی فترت برسید؛ یعنی بعد از رحلت پیامبر و دورهی خلفای ثلاثه، تا امامت امیرالمؤمنین.
مردم ما از دوران خلافت امیرالمؤمنین هم چیز زیادی نمیدانند؛ مختصری از جنگها را میدانند؛ اما از تفصیلات آن اطلاعی ندارند. مردم همچنین از صلح امام حسن چیز زیادی نمیدانند؛ فقط چند تا کلمهی شعاری میدانند؛ درحالیکه دربارهی این صلح کتاب نوشته شده و بحث و تحلیل شده است. من خودم چندین سال قبل از این، کتابی از شیخ راضی آل یاسین – از بزرگان علمای عراق – ترجمه کردم. ترجمهی این کتاب در سال ۱۳۴۸ منتشر شده است؛ الان باید محتوای آن کهنه باشد. دربارهی امام حسن، ذهنها و فکرها باید حرف نو بگویند؛ اما همانها هم گفته نمیشود؛ اینها مایهی تأسف است!