برنامهی «سیمای فرزانگان» از برنامههای بسیار خوب شماست؛ هم موضوع برنامه خوب است، هم تنظیم برنامه خوب است؛ بخصوص که گویندهی خوبی هم آن را بیان میکند. گرچه به گمانم آن گویندهی قبلی نیست، اما درعینحال این گویندهیی هم که الان این برنامه را اجرا میکند، گویندهی خوشصدای خوبی است که گرم صحبت میکند. شما در این برنامه گاهی با برخی از آقایان مصاحبه میکنید و در نیم ساعت برنامهی خودتان، مثلاً یک ربع ساعت از صحبت اینها استفاده میکنید؛ به نظر من این هیچ لزومی ندارد؛ زیرا اولاً بعضی از صحبتها تکرار میشود – گوینده مطلبی را گفته، آن آقا هم آن را تکرار میکند – ثانیاً مصاحبه شونده چون خودش را برای این کار آماده نکرده و اهل گویندگی نیست، دارد یک خاطره نقل میکند که در آن، اضافات و حشو و چیزهای غیرلازم هست. شما با این آقایان مصاحبه بکنید، عمدهی آن مصاحبه را خلاص کنید و در قالبهای خودتان بریزید و بگویید. اگر نکتهی جالبی در بیان آنها بود، به قدر یکی، دو دقیقه از صدای خود آنها استفاده کنید؛ البته به شرطی که آن صدا سندیت داشته باشد. مثلاً من دیدم که چند ماه قبل از این، موضوع برنامه راجع به شیخ بهایی بود که با آقای حسنزاده آملی در همین زمینه مصاحبه شده بود. ایشان اهل این کارند، اما فصل مشبعی را در مقدمه ذکر کرده بودند. بیان فصل مشبع در مقدمه، به جای خود خوب هم است، اما نه در مقام بیان شرح حال شیخ بهایی. واقعاً بیان آن همه تفصیلات چه لزومی داشت؟ اگر ایشان آن مقدمهی مفصل را گفتند، شما آن را بگیرید و از آن هم استفاده بکنید – یعنی نکات مهمش را در تدوین برنامهی خودتان بگنجانید – اما لزومی نداشت که اصل آن حرف را از اول تا وسط برنامه، یا از وسط تا آخر برنامه بگذارید؛ به نظر من این استفادهی زیاد از کلمات است. گاهی بعضیها تعبیر خوبی ندارند، لهجهی خوبی ندارند، تکیه کلامهای نابجایی دارند؛ با این کار برنامهتان را خراب میکنید. بنابراین مصاحبه انجام بگیرد و از معلومات آقایان استفاده بشود؛ اما از اصل مصاحبه در برنامه خیلی کم استفاده شود.
یادم هست که چند سال قبل دربارهی مرحوم شیخ آقا بزرگ با آقای حاج آقا موسی زنجانی مصاحبه کرده بودند. ایشان خبرهی این کار است؛ اصلاً فن رجال و علم تراجم در دست اوست؛ اما حالا که با آقایانِ برنامهی «سیمای فرزانگان» روبهرو شده، قضیهیی مربوط به شیخ آقا بزرگ یادش آمده که مثلاً از شط دجله در سامرا عبور میکرد و کتابهایش افتاد و …؛ طرح این طور قضایا هیچ لزومی ندارد. آقای شبیری زنجانی واقعاً استاد بزرگ و یکی از محققان بنام حوزه است؛ آن وقت با طرح مستقیم اینگونه مطالب از ایشان، این مرد را در حد این گفتارِ بیاهمیت پایین آوردند! حرفهای ایشان را بشنوید و نکاتی را که ایشان میداند و واقعاً هیچکس نمیداند – نکاتی هست که این آقای زنجانی در رجال میفهمد و آدم میتواند بگوید که لااقل در این زمان احدی غیر از او نمیداند و مخصوص خود ایشان است – جمع کنید و گویندهیی هم با صدای خوب همانها را بیان کند؛ بنابراین مستقیماً از صدای آقایان استفاده نشود. یا مثلاً آقای استادی، استادِ در همین تراجم است. من دیدم که ایشان داشتند راجع به این خانوادهی مسجدشاهیهای اصفهان و این آقا نجفی – که خانوادهی مفصلِ عریقی هستند و همینطور از چند طرف ده شعبه پیدا میکنند – شرح کاملی میدادند. یک آدم رجالی، در مقام بیان علم رجال، این مطالب مفصل را میگوید. هنر آقای استادی این است که این چیزها را بلد است و به یادش میماند و بدون مراجعه به کتاب میتواند اینها را بگوید. واقعاً اگر آدم بخواهد اینها را بگوید، باید چهقدر مطالعه کند؛ ولی ایشان همه را حاضر است؛ اما این مربوط به برنامهی شما نیست. شما باید اینها را بگیرید، آن زوایدش را حذف کنید و لبّ مطلب را در برنامه بیاورید؛ تا اگر انسان گوش میکند، استفاده کند.