البتّه نکتهى مهمّى که بیان فرمودند آقایان، همین مسئلهى انضباط فقهى است. یعنى ما تحتتأثیر جوّ قرار نگیریم که حالا چون یک جوّى فرض کنید در یک بخشى از جامعه وجود دارد که فشار روى ما بیاورد که «آقا شما چرا فلانچیز را حرام میدانید، چرا فلانچیز را ممنوع میکنید»، ما تحتتأثیر آن جو بیاییم فکر کنیم؛ نه، این غلط است؛ واقعاً این رفتار کاملاً غیر صالحانه است؛ نخیر، کاملاً انضباط فقهى رعایت بشود و همانجور که ما بقیّهى احکام فقهى را از کتاب و سنّت استفاده میکنیم، به کتاب و سنّت مراجعه بکنیم و همانجور عمل بکنیم. اَمارات(۷) را در جاى خود، اصول را در جاى خود، همهى اینهایى که در اختیار فقهاى شیعه قرار گرفته از این ذخایر عظیم فکرى و این به اصطلاح روش استنباط و این اسلوب استنباط که جا افتاده است و تقویّت شده است و پخته شده است، از همهى جوانبش باید استفاده کنیم و در زمینهى هنر انشاءالله به یک نتایجى برسیم.