معمولا جدایی و طلاق در زوجین وقتی اتفاق میافتد که همسران یا یکی از آن دو زندگی مشترک خود را در انتهای راه میبیند و پایان دادن به زندگی مشترک را برای خود مثبت طلقی میکند.
طلاق در کشور ما دلایل متعددی دارد که به گفته مدیر کل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی کشور در دی ماه سال جاری، عمدهترین دلایل طلاق های به ثبت رسیده در کشور به ترتیب عبارتند از عدم تسلط به تکنیکهای مرتبط با مهارتهای زندگی، بیتوجهی، بددهنی، بیاحترامی، اعتیاد، دروغگویی، عدم رضایت از روابط جنسی و….. است.
اما آیا واقعا طلاق و پایان زندگی، بهترین پاسخ به اختلافات خانوادگی و زناشویی است؟ بهتر است پیش از آن که به صورت جدی برای طلاق اقدام کنید، یک بار دیگر همه را با دقت بررسی کنید. اگر این بازبینی مفید فایده واقع نشود، دستکم ضرری هم ندارد. در ادامه به سه سوال مهم که پیش از طلاق باید از خود بپرسید اشاره میکنیم.
چگونه کار به اینجا کشیده شد؟
احتمالا اولین سوالی که باید از خود بپرسید این است که چگونه زندگی مشترک تان به این مرحله رسیده است که باید به طلاق و جدایی فکر کنید. باید صادقانه با خود مرور کنید چه مشکلاتی شما را از زندگی مشترک دلسرد کرده است. آیا این مشکلات و خطاها از جانب شما بوده یا همسرتان؟ به عنوان مثال اگر همسرتان به شما دروغ میگوید، شما هیچ نقشی در این مسئله نداشتهاید؟ اگر به این نتیجه رسیدید که تمام مشکلات و خطاها از جانب شما و یا همسرتان و یا هر دو نفرتان بوده، به این فکر کنید که آیا برای این مشکلات راه درمانی وجود دارد یا خیر؟ تامل در این مسئله باعث میشود به دور از تعصب و لجبازیهای مرسوم، علت اصلی درخواست طلاق خود را بیابید و شاید به درمان زندگی آسیبدیده تان بپردازید.
زندگی بعد از طلاق چگونه خواهد بود؟
دومین سوال که باید با خود و در خلوت خود مطرح کنید این است که زندگی پس از طلاق برای شما چگونه خواهد بود؟ آیا واقعا این همان چیزی است که میخواهید؟ بنشینید و صریح و روشن با خود مقایسه کنید که زندگیتان پس از طلاق بهتر از زندگی مشترکی است که دارید یا خیر. البته ممکن است زندگی مشترک کنونی تان دچار تزلزل و آشفتگی باشد، پس بهتر است زندگی پس طلاق را با برههای از زندگیتان مقایسه نکنید که هنوز اختلافات دامنگیر رابطه تان نشده بود. شاید با خود بگویید که این یک مقایسه اشتباه است، اما باید بدانید اگر واقعا تصمیم به ادامه زندگی گرفتید باید به طرق مختلف مانند گفتگو، مشاوره و …اختلافات را کمرنگ کنید و به دورانی از زندگی خود دست یابید که در آن با همسرتان به صلح و آرامش رسیده باشید.
آیا هنوز احساسی به همسرتان دارید؟
از آنجا که همیشه نکات منفی در ذهن افراد پررنگ تر از نکات مثبت به یاد آورده میشود. بنابراین حتی اگر با همسرتان وارد مشاجره و درگیری هم شده باشید، باید به صورت منطقی و به دور از افکار پیشزمینهای با خود بیاندیشید که آیا هنوز به همسرتان علاقهمند هستید یا خیر؟ آیا عملکرد و مسوولیت پذیری همسرتان در طول زندگی در قبال شما، اغلب مثبت بوده یا منفی؟ اگر میان شما و همسرتان هنوز علاقهای هر چند کمرنگ وجود دارد، میتوان گفت هنوز برای طلاق کمی زود است و احتمال اینکه پس از جدایی پشیمان شوید وجود دارد.
با تمام این تفاسیر نیاز به توضیح ندارد که هر کس به شرایط زندگی خویش بیش از هر کسی واقف است اما حفظ پیوندهای عمیقی مانند ازدواج نیاز به مراقبت دارد. به همین منظور باید به زندگی مشترک تان شانس دوبارهای بدهید و درباره آن عمیق تر بیاندیشید چرا که برای طلاق هیچ گاه دیر نیست.
چنانچه نبی گرامی اسلام میفرمایند: «بنایی بنیان نهاده نشد که نزد خدا محبوب تر از ازدواج باشد. » و پر واضح است که بناهای محبوب و ارزشمند را به جای تخریب باید ترمیم کرد.
زهره علوی
انتهای پیام