یکی از مهم ترین جنبه های جنگ روانی، نفوذ در خانواده است که از تغییر فرهنگ اصیل موجود و جایگزین کردن آن با فرهنگ های وارداتی و ولنگار است که نقطه مقابل فرهنگ سنتی ایرانی و اسلامی است. یکی از راه های منحرف کردن خانواده از مسیر صحیح خود ماهواره و شبکه های خارجی است.
الگو پذیری و شکل گیری هویت
تغییر ارزشها و هنجارها، تسلط فرهنگی و ایجاد جامعه مصرفگرا و تجملزده و خودکمبین از موارد مهمی است که شبکههای ماهواره ای برای آن تولید محتوا میکنند و به صورت مرحلهای و تدریجی برای افراد الگوسازی کرده و هویتشان را شکل میدهند. افرادی که تحت تاثیر الگوهای بیگانه و هنجارشکن قرار میگیرند، از داشتههای فرهنگی خود دلزده شده و سبک زندگی خود را تغییر میدهند. این تغییرات در نوع پوشش و آرایش، رفتار و گفتار، نحوه تعامل با خانواده و جامعه خود را نشان میدهد.
این شبکهها بر نوع نگرش افراد اثرگذار بوده و در مواردی نیازهای کاذب برای آنها ایجاد میکند که این نیازها با هنجارهای اجتماعی همخوانی ندارد و فرد به عنوان یک هنجارشکن شناخته میشود و هم شخص را دچار دوگانگی هویتی میسازد و هم در نظم جامعه اخلال ایجاد میکند.
القای احساس نارضایتی زوجین
شبکه های ماهواره ای با ارائه الگوهای دور از ذهن و غیرواقعی فرد ابتدا نسبت به خود و سپس نسبت به شریک زندگی خود دلسرد میسازند. اگر زوجین مهارت های زندگی را به درستی نیاموخته باشند به وسیله این سریالها به سادگی ممکن است نسبت به یکدیگر سرد شوند و دیگر احساس رضایت و خوشایندی از زندگی مشترک را نداشته باشند. چرا که همسر و زندگی خود را با الگوهای خیالی ماهوارهای مقایسه میکنند، در حالی که همه ما میدانیم هر انسانی دچار نقصهایی است و کامل نیست و هر زندگیای دچار ایرادات و کمبودهایی است. این احساس نارضایتی به تدریج در زندگی خود را نشان میدهد و به کشمکش و نزاع میانجامد و در مواردی حتی جدایی عاطفی و طلاق را در پی دارد.
زهره علوی
انتهای پیام