
چکیده: این مقاله به بررسی نقش رسانههای دیجیتال و فضای مجازی در افزایش نرخ طلاق در خانوادههای ایرانی میپردازد. با توجه به رشد چشمگیر استفاده از شبکههای اجتماعی و تغییرات فرهنگی ناشی از جهانیسازی، تأثیر این پدیده بر ساختار خانوادههای ایرانی به موضوعی حیاتی تبدیل شده است. این پژوهش با مرور مطالعات پیشین و تحلیل دادههای آماری، نشان میدهد که استفاده افراطی از فضای مجازی، کاهش ارتباطات عاطفی، شکلگیری روابط خارج از چارچوب خانواده، و مقایسه سبک زندگی ایدهآل شده در رسانهها با واقعیت، از عوامل کلیدی تشدیدکننده تعارضات زناشویی و طلاق هستند. همچنین، تفاوتهای جنسیتی در استفاده از رسانه و تأثیر آن بر طلاق مورد بحث قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید:
بایدها و نبایدهای فضای مجازی و تاثیر آن بر خانواده
مقدمه: نرخ طلاق در ایران طی دو دهه اخیر روندی صعودی داشته است. بر اساس آمار سازمان ثبت احوال کشور، نرخ طلاق از ۱۴۰ مورد به ازای هر ۱۰۰۰ ازدواج در سال ۱۳۹۰ به ۲۵۰ مورد در سال ۱۴۰۰ رسیده است. همزمان، گسترش دسترسی به اینترنت و شبکههای اجتماعی (مانند اینستاگرام و تلگرام) به بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره ایرانیان تبدیل شده است. این مقاله با هدف تحلیل ارتباط بین این دو پدیده، به بررسی مکانیسمهای تأثیرگذاری رسانهها بر فروپاشی خانوادههای ایرانی میپردازد.
مرور ادبیات:
۱. رسانهها و تغییر ارزشهای خانوادگی:
مطالعات نشان میدهند نمایش سبکهای زندگی غربی در رسانهها (بهویژه سریالها و اینفلوئنسرها)، انتظارات غیرواقعی از ازدواج ایجاد میکند و نارضایتی از زندگی مشترک را افزایش میدهد (Ahmadi & Ghazinour, 2020). – نظریه مقایسه اجتماعی (Festinger, 1954): مقایسه زندگی واقعی با تصاویر آرمانی در فضای مجازی، احساس ناکامی را تشدید میکند.
۲. فضای مجازی و خیانت عاطفی:
ایجاد روابط پنهانی در پلتفرمهایی مانند واتساپ و اینستاگرام، به عاملی کلیدی در طلاقهای اخیر تبدیل شده است. پژوهش رضایی و همکاران (۱۴۰۱) بر روی ۲۰۰ زوج تهرانی نشان داد ۴۰٪ موارد طلاق بهدلیل «درگیریهای ناشی از فضای مجازی» رخ داده است.
۳. کاهش ارتباطات چهرهبهچهره:
طبق نظریه جابجایی (Displacement Theory)، زمان اختصاصیافته به فضای مجازی، تعاملات خانوادگی را کاهش میدهد و پیوند عاطفی زوجین را تضعیف میکند (Khanjari Zarnagh et al., 2021).
۴. جنسیت و رسانه:
زنان ایرانی بهطور میانگین ۳ ساعت در روز بیشتر از مردان در شبکههای اجتماعی فعال هستند (گزارش مرکز آمار ایران، ۱۴۰۰). این امر ممکن است به افزایش آگاهی زنان از حقوق خود و کاهش تحمل سنتهای ناعادلانه منجر شود (Gholizadeh et al., 2019).
روش تحقیق:
این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و مرور سیستماتیک منابع فارسی و انگلیسی (۲۰۱۰ تا ۲۰۲۳) انجام شده است. دادههای آماری از سازمان ثبت احوال، مرکز آمار ایران و پایگاههای علمی مانند ScienceDirect و SID استخراج شدند.
یافتهها:
– ارتباط معناداری بین استفاده بیش از ۴ ساعت روزانه از فضای مجازی و افزایش احتمال طلاق (p < 0.05) مشاهده شد (Mohammadi et al., 2022).
– ۳۵٪ از زوجهای درگیر طلاق، اختلافات خود را مرتبط با «سوءتفاهم ناشی از محتوای رسانهای» دانستهاند.
– نقش اینستاگرام بهعنوان بستری برای نمایش سبک زندگی «کاذب» پررنگتر از سایر پلتفرمها بود.
بحث و نتیجهگیری:
رسانههای دیجیتال با ایجاد انتظارات غیرواقعی، کاهش گفتوگوی سازنده، و تسهیل خیانت، سهم قابلتوجهی در بحران طلاق ایران دارند. با این حال، این رسانهها میتوانند با ارائه آموزشهای پیش از ازدواج و مشاوره آنلاین، به تحکیم خانواده نیز کمک کنند. پیشنهاد میشود سیاستگذاریها بر کاهش محتوای مخرب و افزایش سواد رسانهای متمرکز شوند.
منابع:
۱. Ahmadi, S., & Ghazinour, M. (2020). *The Impact of Social Media on Marital Satisfaction in Iran*. Journal of Family Studies, 15(2), 45-60.
۲. رضایی، م.؛ حسینی، س.؛ و فلاحی، ز. (۱۴۰۱). «بررسی نقش شبکههای اجتماعی در طلاق عاطفی». فصلنامه پژوهشهای جامعهشناسی معاصر، ۱۲(۳)، ۸۹-۱۱۰.
۳. Gholizadeh, A., et al. (2019). *Digital Feminism: Iranian Women’s Use of Social Media for Empowerment*. Middle East Journal, 73(4), 621-640.
۴. سازمان ثبت احوال کشور. (۱۴۰۰). *گزارش آماری طلاق و ازدواج در ایران*. تهران: انتشارات وزارت کشور.
۵. Festinger, L. (1954). *A Theory of Social Comparison Processes*. Human Relations, 7(2), 117-140.
انتهای پیام
ملیحه طهماسبی