مقدمه: جامعه ایران با پیشینهای غنی از آموزههای مذهبی، بهویژه اسلام شیعه، همواره شاهد تعامل پیچیدهای بین باورهای دینی و سلامت روان بوده است. افسردگی بهعنوان یکی از شایعترین اختلالات روانی، در میان زنان ایرانی نگرانیهای قابل توجهی ایجاد کرده است. این مقاله به بررسی نقش باورهای مذهبی در کاهش یا تشدید افسردگی در زنان ایرانی میپردازد و تلاش میکند ابعاد مثبت و منفی این رابطه را تحلیل کند.
بافت مذهبی ایران
اسلام شیعه بهعنوان دین غالب، نقش محوری در شکلدهی به ارزشهای اجتماعی و فردی در ایران دارد. فعالیتهای مذهبی مانند نماز، روزه، مراسم عزاداری محرم، و اعتکاف نهتنها بهعنوان عبادت، بلکه بهعنوان ابزاری برای تقویت همبستگی اجتماعی عمل میکنند. با این حال، تفسیرهای سنتی از دین ممکن است بر نقشهای جنسیتی تأکید داشته باشد، که میتواند بر سلامت روان زنان تأثیر بگذارد.
وضعیت افسردگی در زنان ایرانی
بر اساس مطالعات اخیر، نرخ افسردگی در زنان ایرانی بالاتر از مردان گزارش شده است. عواملی مانند محدودیتهای اجتماعی-اقتصادی، تبعیض جنسیتی، و فشارهای ناشی از نقشهای سنتی (همچون مسئولیتهای خانوادگی) در این تفاوت نقش دارند. پژوهشها نشان میدهند که حدود ۳۰٪ از زنان ایرانی علائم افسردگی را تجربه میکنند.
تأثیرات مثبت باورهای مذهبی
۱. حمایت اجتماعی و معنابخشی: مشارکت در مراسم مذهبی (مانند هیئتهای زنانه) حس تعلق و حمایت عاطفی ایجاد میکند.
۲. مکانیسمهای مقابلهای: مفاهیمی مانند «توکل» (اعتماد به خدا) و «صبر» به زنان کمک میکند تا با استرسها و بحرانها سازگار شوند.
۳. امیدواری و کاهش احساس تنهایی: اعتقاد به عدالت الهی و پاداش اخروی ممکن است امید را در شرایط دشوار تقویت کند.
تأثیرات منفی باورهای مذهبی
۱. تفسیرهای سختگیرانه: تفسیرهای سنتی از مفاهیمی مانند «قضا و قدر» ممکن است به جای تسکین، موجب احساس ناتوانی و انفعال شود.
۲. انتظارات جنسیتی محدودکننده: تأکید بر نقش زن بهعنوان همسر و مادر، بدون توجه به خواستههای فردی، میتواند به سرکوب عاطفی و افسردگی بینجامد.
۳. انگ زنی سلامت روان: برخی نگرشهای مذهبی ممکن است اختلالات روانی را ناشی از «ضعف ایمان» بدانند و مانع مراجعه به روانپزشک شوند.
عوامل اجتماعی-فرهنگی مؤثر
– اقتصاد و سیاست: تحریمها و بیکاری فشار مضاعفی بر زنان وارد میکند، که ممکن است نقش مذهب را بهعنوان منبع امید پررنگتر کند.
– جنگ و تاریخ معاصر: تجربه جنگ ایران و عراق و تأثیرات طولانیمدت آن بر خانوادهها، همراه با تبلیغات مذهبی پس از انقلاب، ممکن است سبکهای مقابله مذهبی را تقویت کرده باشد.
یافته های پژوهشی
برخی مطالعات (مانند پژوهش موسوی و همکاران، ۱۴۰۰) نشان میدهند زنانی که فعالیت مذهبی بالاتری دارند، نمرات افسردگی کمتری گزارش میکنند. در مقابل، تحقیقات دیگر (مانند رضایی، ۱۳۹۸) اشاره میکنند که تفسیرهای افراطی از مذهب با افزایش احساس گناه و اضطراب مرتبط است.
نتیجهگیری
باورهای مذهبی در جامعه ایرانی اگر به صورت صحیح شکل گرفته باشند، از یک سو، با فراهم آوردن شبکه حمایتی و معنا بخشیدن به رنجها، میتوانند سپری در برابر افسردگی باشند. اما اگر باورها به صورت درست و متعادل شکل نگرفته باشند،تفسیرهای نامنعطف و تثبیت نقشهای جنسیتی پیش میآید و ممکن است به تشدید علائم بینجامند. برای بهرهگیری مثبت از دین، ضروری است نهادهای مذهبی و درمانی با همکاری یکدیگر، آموزشهای مبتنی بر تفسیرهای سازنده از دین را ترویج کنند و انگ مرتبط با اختلالات روانی را کاهش دهند.
این مقاله نشان میدهد که درک عمیقتر از تعامل مذهب و فرهنگ، کلید طراحی مداخلات مؤثر برای بهبود سلامت روان زنان ایرانی است.
ملیحه طهماسبی
انتهای پیام
بیشتر بخوانید:
راهکارهای تقویت روابط خانوادگی بر اساس آموزههای دینی
بررسی تأثیر ثبات مالی زوجین بر میزان طلاق در جامعه مسلمان ایرانی؛تحلیلی جامعهشناختی و اقتصادی