اشتغال زنان و طلاق عاطفی: بررسی چالش‌ها و راهکارهای حفظ تعادل در خانواده

اشتغال زنان و طلاق عاطفی: بررسی چالش‌ها و راهکارهای حفظ تعادل در خانواده

اشتراک‌گذاری

مقدمه: زن به عنوان محور اصلی خانواده، نقشی بی‌بدیل در ایجاد آرامش و تعادل در کانون خانواده ایفا می‌کند. قرآن کریم در آیه‌ی ۲۱ سوره‌ی روم، زن را مایه‌ی آرامش مرد معرفی می‌کند: «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا». این آیه نشان‌دهنده‌ی جایگاه رفیع زن در خانواده است. زن در جایگاه همسری و مادری، نه تنها مسئولیت‌های عاطفی و تربیتی را بر عهده دارد، بلکه به عنوان کانون انرژی مثبت و آرامش‌بخش، نقش حیاتی در سلامت روانی خانواده ایفا می‌کند. با این حال، در دنیای امروز، بسیاری از زنان به دلایل مختلف از جمله نیازهای اقتصادی، علایق شخصی یا خدمت به جامعه، وارد عرصه‌ی اشتغال بیرون از منزل می‌شوند. این امر اگرچه می‌تواند به افزایش اعتماد به نفس، استقلال مالی و خودباوری زنان بینجامد، اما چالش‌هایی را نیز برای خود زنان، خانواده و جامعه به همراه دارد. در این مقاله، به بررسی جایگاه زن در خانواده، آسیب‌های ناشی از اشتغال بیرون از منزل و راهکارهای ممکن برای کاهش این آسیب‌ها می‌پردازیم.

الف) جایگاه زن در خانواده

زن در خانواده به عنوان همسر و مادر، نقشی محوری در ایجاد آرامش و تعادل عاطفی ایفا می‌کند. زنی که از سلامت روانی برخوردار است، به خوبی می‌تواند نقش همسری و مادری خود را ایفا کند. چنین زنی نه تنها نیازهای عاطفی همسر و فرزندان را برآورده می‌سازد، بلکه مانند خورشیدی در خانه، انرژی مثبت به اطرافیان خود منتقل می‌کند.

از منظر اسلام، زن به عنوان مدیر خانه و مسئول تربیت فرزندان، جایگاهی والا دارد. پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: «الجَنَّةُ تَحْتَ أَقْدَامِ الأُمَّهَاتِ» (بهشت زیر پای مادران است). این حدیث نشان‌دهنده‌ی اهمیت نقش مادری و تأثیر آن بر سعادت خانواده و جامعه است.

ب) چالش‌های اشتغال زنان بیرون از منزل

اشتغال زنان بیرون از منزل، اگرچه مزایای بسیاری مانند افزایش اعتماد به نفس، استقلال مالی و مشارکت اجتماعی دارد، اما چالش‌های قابل توجهی را نیز برای خود زنان، خانواده و حتی جامعه به همراه می‌آورد. در ادامه، به توضیح بیشتر این چالش‌ها با توجه به متن اولیه می‌پردازیم:

۱. همراه بردن مسائل کاری به خانه

بسیاری از زنان به دلیل ویژگی‌های عاطفی و احساسی خود، نمی‌توانند مشکلات و سختی‌های محل کار را در محیط کار رها کنند و این مسائل را به خانه منتقل می‌کنند. این موضوع باعث می‌شود که فضای خانه، که باید محل آرامش و آسایش باشد، به محیطی پر از تنش و نگرانی تبدیل شود. همسر و فرزندان نیز تحت تأثیر این ناراحتی‌ها قرار می‌گیرند و آرامش خود را از دست می‌دهند. این امر نه تنها بر روابط خانوادگی تأثیر منفی می‌گذارد، بلکه می‌تواند به ایجاد فاصله‌ی عاطفی بین اعضای خانواده منجر شود.

۲. بی‌توجهی عاطفی به همسر و فرزندان

فشار کاری و خستگی ناشی از اشتغال بیرون از منزل، ممکن است باعث شود زن نتواند به اندازه‌ی کافی به نیازهای عاطفی همسر و فرزندان خود پاسخ دهد. ابراز عشق و مهرورزی نیاز به روانی آرام و خاطری آسوده دارد که گاه در زنان شاغل به دلیل فشارهای کاری کاهش می‌یابد. این بی‌توجهی عاطفی می‌تواند به تدریج باعث سردی روابط زناشویی و ایجاد فاصله‌ی عاطفی بین مادر و فرزندان شود.

۳. عدم رسیدگی به امور تربیتی فرزندان

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های اشتغال زنان، کاهش زمان حضور آن‌ها در کنار فرزندان است. این موضوع نه تنها باعث ایجاد خلاء عاطفی در فرزندان می‌شود، بلکه ممکن است به اختلال در تربیت آن‌ها نیز بینجامد. به ویژه در سنین حساس رشد، حضور مادر برای نظارت و هدایت فرزندان ضروری است. اگر مادر نتواند به اندازه‌ی کافی در کنار فرزندان باشد، ممکن است فرزندان در معرض آسیب‌های تربیتی و اخلاقی قرار بگیرند.

۴. عدم رسیدگی به امورات منزل و اختلافات خانوادگی

در بسیاری از فرهنگ‌ها، کارهای خانه به عنوان وظیفه‌ی اصلی زن تلقی می‌شود. زنان شاغل مجبورند علاوه بر تحمل فشارهای کاری در بیرون از منزل، مسئولیت‌های خانه‌داری را نیز بر عهده بگیرند. این فشار دوگانه می‌تواند باعث فرسودگی جسمی و روانی زنان شود و سلامت آن‌ها را به خطر بیندازد. علاوه بر این، اختلافات بین زن و شوهر بر سر تقسیم وظایف خانه‌داری و رسیدگی به فرزندان نیز می‌تواند به بروز تنش‌های خانوادگی منجر شود.

۵. از بین رفتن همدلی بین زوجین

اشتغال زنان گاه باعث ایجاد اختلافات حل‌نشده بین زوجین می‌شود. برای مثال، اختلاف بر سر نحوه‌ی خرج کردن حقوق زن، تقسیم مسئولیت‌های خانه‌داری و تربیت فرزندان، یا حتی نحوه‌ی مشارکت در تصمیم‌گیری‌های مالی می‌تواند به تدریج باعث کاهش همدلی و تفاهم بین زن و شوهر شود. این اختلافات اگر به درستی مدیریت نشوند، می‌توانند به طلاق عاطفی یا حتی جدایی رسمی بینجامند.

۶. غرق شدن در شغل و فراموشی رسالت اصلی

برخی از زنان چنان در کار بیرون از منزل غرق می‌شوند که رسالت اصلی خود در زندگی مشترک را فراموش می‌کنند. رسالتی که هیچ کس نمی‌تواند جای آن را پر کند، مانند آغوش گرم مادر برای فرزند شیرخواره یا نوجوان افسرده. اگر زن نتواند به اندازه‌ی کافی در کنار خانواده باشد، ممکن است صدمات جبران‌ناپذیری به روح و روان فرزندان وارد شود. همچنین، جایگاه زن به عنوان آرامش‌بخش و انرژی‌دهنده به همسر نیز تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

۷. تخریب اقتدار مردان

استقلال مالی زنان گاه ممکن است باعث تغییر در روابط زن و مرد شود و اقتدار مرد را زیر سوال ببرد. این موضوع می‌تواند به بروز اختلافات خانوادگی و کاهش همدلی بین زوجین منجر شود. مردی که اقتدارش زیر سوال رفته باشد، ممکن است دچار سرخوردگی و تغییر رفتار شود و این تغییرات به شکل کج‌خلقی، بهانه‌گیری و لجبازی در زندگی مشترک ظاهر شود.

۸. پیشی گرفتن روابط کاری بر روابط خانوادگی

گاهی اوقات، روابط دوستانه و عاطفی در محیط کار از روابط خانوادگی پیشی می‌گیرد. این امر باعث می‌شود که حتی مدت زمان کوتاه حضور زن در خانه نیز به جای گرمی و صمیمیت، با سردی و بی‌تفاوتی همراه باشد. این موضوع به تدریج باعث کاهش کیفیت روابط خانوادگی و ایجاد فاصله‌ی عاطفی بین اعضای خانواده می‌شود.

ج) راهکارهای کاهش آسیب‌های اشتغال زنان

برای کاهش آسیب‌های ناشی از اشتغال زنان بیرون از منزل، راهکارهای متعددی وجود دارد که با توجه به متن اولیه، می‌توان آنها را به شرح زیر توضیح داد:

۱. اولویت‌دهی به نقش‌های اصلی زن در خانواده

زن به عنوان همسر و مادر، نقش‌های کلیدی در خانواده دارد که نباید تحت تأثیر اشتغال بیرون از منزل قرار بگیرند. اشتغال زنان باید به گونه‌ای باشد که به این نقش‌ها لطمه نزند. به عبارت دیگر، زن باید ابتدا به وظایف همسری و مادری خود به نحو احسن عمل کند و سپس در صورت داشتن زمان و انرژی کافی، به اشتغال بیرون از منزل بپردازد. این موضوع نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و مدیریت زمان است.

راهکار عملی:

– زنان شاغل می‌توانند با برنامه‌ریزی روزانه، زمان‌های مشخصی را به خانواده اختصاص دهند و در آن زمان‌ها به طور کامل در اختیار همسر و فرزندان باشند.

– استفاده از تکنیک‌های مدیریت استرس و تمرین ذهن‌آگاهی می‌تواند به زنان کمک کند تا هنگام حضور در خانه، مسائل کاری را فراموش کنند و به نیازهای عاطفی خانواده پاسخ دهند.

۲. توافق و تعهد بین زوجین

قبل از ازدواج یا شروع اشتغال، زن و شوهر باید در مورد حد و حدود اشتغال، تقسیم وظایف خانه‌داری و تربیت فرزندان به توافق برسند. این توافق باید شامل مواردی مانند تعداد ساعات کاری در هفته، نحوه‌ی تقسیم مسئولیت‌های خانه و فرزندان، و حتی نحوه‌ی خرج کردن حقوق زن باشد.

راهکار عملی:

– زوجین می‌توانند با گفت‌وگوهای صمیمانه و نوشتن یک توافقنامه‌ی خانوادگی، انتظارات خود را از یکدیگر مشخص کنند.

– مردان نیز باید در انجام کارهای خانه و تربیت فرزندان مشارکت فعال داشته باشند تا فشار کاری بر دوش زنان کاهش یابد.

۳. حمایت مسئولین و ایجاد شرایط کاری مناسب

مسئولین دولتی و سازمان‌های کاری باید با ایجاد شرایط مناسب برای زنان شاغل، به کاهش فشارهای ناشی از اشتغال آن‌ها کمک کنند. این شرایط می‌تواند شامل کاهش ساعات کاری، افزایش شیفت‌های کاری انعطاف‌پذیر، و ارائه‌ی خدمات حمایتی مانند مهدکودک‌های محل کار باشد.

راهکار عملی:

– دولت می‌تواند با تصویب قوانین حمایتی، مانند مرخصی‌های زایمان طولانی‌تر یا کاهش ساعات کاری برای مادران شاغل، به بهبود شرایط کاری زنان کمک کند.

– کارفرمایان نیز می‌توانند با ایجاد محیط‌های کاری دوستانه‌تر و ارائه‌ی خدمات رفاهی، به کاهش استرس زنان شاغل کمک کنند.

۴. تقویت مهارت‌های مدیریت زمان و اولویت‌بندی

زنان شاغل باید مهارت‌های مدیریت زمان و اولویت‌بندی را تقویت کنند تا بتوانند بین مسئولیت‌های کاری و خانوادگی تعادل برقرار کنند. این مهارت‌ها به آن‌ها کمک می‌کند تا زمان خود را به طور مؤثر مدیریت کرده و از اتلاف انرژی جلوگیری کنند.

راهکار عملی:

– استفاده از ابزارهای برنامه‌ریزی مانند تقویم‌های دیجیتال یا لیست‌های کاری می‌تواند به زنان کمک کند تا وظایف خود را اولویت‌بندی کنند.

– زنان می‌توانند با تفویض برخی از مسئولیت‌ها به دیگر اعضای خانواده، فشار کاری خود را کاهش دهند.

۵. افزایش آگاهی و آموزش خانواده‌ها

بسیاری از چالش‌های ناشی از اشتغال زنان، ریشه در فرهنگ‌های نادرست و انتظارات غیرمنطقی از زنان دارد. افزایش آگاهی خانواده‌ها و آموزش آن‌ها در مورد اهمیت تقسیم مسئولیت‌ها و حمایت از زنان شاغل، می‌تواند به کاهش این چالش‌ها کمک کند.

راهکار عملی:

– برگزاری کارگاه‌های آموزشی برای زوجین در مورد مدیریت زندگی مشترک و تقسیم مسئولیت‌ها.

– استفاده از رسانه‌ها برای ترویج فرهنگ حمایت از زنان شاغل و تشویق مردان به مشارکت بیشتر در کارهای خانه و تربیت فرزندان.

۶. توجه به سلامت روانی و جسمی زنان شاغل

سلامت روانی و جسمی زنان شاغل یکی از مهم‌ترین عوامل در موفقیت آن‌ها در balancing بین نقش‌های خانوادگی و اجتماعی است. زنان باید به طور مرتب به سلامت خود توجه کنند و در صورت نیاز، از خدمات مشاوره و روان‌درمانی استفاده نمایند.

راهکار عملی:

– زنان شاغل می‌توانند با انجام فعالیت‌های ورزشی منظم، تغذیه‌ی سالم و استراحت کافی، سلامت جسمی خود را حفظ کنند.

– استفاده از خدمات مشاوره‌ای برای مدیریت استرس و بهبود روابط خانوادگی نیز می‌تواند بسیار مؤثر باشد.

۷. تشویق به اشتغال‌های انعطاف‌پذیر و خانگی

برخی از مشاغل، مانند کارهای فریلنسری یا مشاغل خانگی، انعطاف‌پذیری بیشتری دارند و می‌توانند به زنان کمک کنند تا همزمان به مسئولیت‌های خانوادگی خود نیز رسیدگی کنند. تشویق زنان به انتخاب چنین مشاغلی می‌تواند به کاهش فشارهای ناشی از اشتغال بیرون از منزل کمک کند.

راهکار عملی:

– دولت و سازمان‌های کاری می‌توانند با ارائه‌ی تسهیلات و آموزش‌های لازم، زنان را به سمت مشاغل انعطاف‌پذیر و خانگی سوق دهند.

– زنان نیز می‌توانند با کسب مهارت‌های جدید، مانند طراحی، نویسندگی یا برنامه‌نویسی، به مشاغل فریلنسری روی آورند.

جمع‌بندی

اشتغال زنان پدیده‌ای است که با توجه به شرایط فردی و خانوادگی، می‌تواند هم فرصت و هم چالش باشد. از یک سو، اشتغال زنان به افزایش اعتماد به نفس، استقلال مالی و مشارکت اجتماعی آن‌ها کمک می‌کند. از سوی دیگر، اگر این اشتغال به نقش‌های اصلی زن در خانواده لطمه بزند، می‌تواند به بروز مشکلات جدی در روابط خانوادگی منجر شود.

راهکارهای کاهش آسیب‌های اشتغال زنان، نیازمند همکاری و همدلی تمامی اعضای خانواده، حمایت مسئولین و افزایش آگاهی جامعه است. زنان شاغل باید با برنامه‌ریزی دقیق و مدیریت زمان، بین نقش‌های خانوادگی و اجتماعی خود تعادل برقرار کنند. خانواده‌ها نیز باید با تقسیم مسئولیت‌ها و حمایت از زنان، به آن‌ها در این مسیر کمک نمایند. در نهایت، موفقیت زنان در balancing بین این نقش‌ها، نه تنها به نفع خود آن‌ها، بلکه به نفع خانواده و جامعه خواهد بود.

به قول سعدی:

> «زن آن باشد که گیرد خانه را آبادان

> نه آن کز خانه بربندد قفلی بر در»

این بیت زیبا نشان‌دهنده‌ی اهمیت نقش زن در خانواده و ضرورت حفظ تعادل بین مسئولیت‌های خانوادگی و اجتماعی است.—

فاطمه سازمند حسینی (پژوهشگر مباحث خانواده/ لیسانس فقه و مبانی حقوق)

انتهای پیام

 

بیشتر بخوانید:

طلاق عاطفی؛ نشانه ها و عوامل

پیشنهاد میکنیم این مطالب را هم بخوانید