
طلاق یکی از پدیده هایی است که می توان گفت به علت بروز آسیب های جدی روند زندگی را تا حد زیادی مختل می کند. طلاق هم زندگی زنان و هم زندگی را مردان دچار تغییر و تحولاتی می کند که ممکن است زندگی شخص را از حالت عادی خارج کند. از این رو باید درباره این پدیده و آسیب های آن بسیار جدی اندیشید و تصمیم گرفت.
ضرورت اطلاع کافی زوجین از آسیب های پس از طلاق
از آنجا که مجموع فشارهای جسمی، روحی، اقتصادی و اجتماعی پس از طلاق به قدری زیاد است که گاهی منجر به این شود که افراد پشیمان شده و به فکر بازگشت دوباره به ازدواج شوند. پس بهتر است که زوجین با دید باز و اطلاعات کامل در این مسیر وارد شوند و تمام جوانب آن را بسنجند.
بیشتر بخوانید:
رشد و تکامل در ازدواج چگونه ایجاد میشود؟
مشکلات جمسی و روحی
تحقیقات نشان می دهد کیفیت زندگی شخصی فرد پس از طلاق کاهش می یابد. ضعف سیستم ایمنی بدن از مشکلات شایع پس از طلاق است. معمولا زنان و مردان پس از ازدواج دچار احساس گناه، اضطراب نسبت به آینده، بروز احساسات خشونت بارو افسردگی می شوند. بخشی از نگرانی افراد متوجه زوج یا زوجه شان است که ممکن است در حق او ظلم کرده باشند و یا اینکه زندگی پس از طلاق ممکن است برای او دشوار باشد. در برخی موارد که پای فرزندان در میان است، مشکلات جدی تر است و افراد علاوه بر تحمل بار مشکلات شخصی خود، نگران آینده فرزندان خود نیز هستند. از آنجا که زنان دارای روحیات لطیف تر و آسیب پذیرتری هستند و مردان نیز اصولا در طلاق به عنوان مقصر اصلی شناخته می شوند، هر دو بار روانی بالایی را متحمل می شوند.
مشکلات اقتصادی
زنان پس از طلاق، خصوصا اگر شاغل نباشند به علت از دست دادن حامی مالی خود دچار مشکلات اقتصادی می شوند. زنان حتی اگر از سوی خانواده پدری خود حمایت شوند، باز هم احساس سربار بودن دارند و تا زمانی که به استقلال مالی دست یابند، یا زمان زیادی می گذرد یا به دلیل مشکلات روحی این موضوع اصلا محقق نمی شود. مردان نیز اگر چه صاحب شغل و درآمد هستند، مکن است به علت فشار روحی و جسمی شدید به طور موقت یا دائم از کار دست بکشند و منبع مالی خود را از دست بدهند. از طرفی امکان دارد مردان پس از طلاق مخارج فرزند و مهریه همسر قبلی خود را عهده دار باشند.
مسائل عرفی و اجتماعی
با آن که امروزه نگاه جامعه به پدیده طلاق نسبت به قبل بسیار تلطیف شده اما هنوزبه عنوان پدیده ای نامطلوب و ناهنجار شناخته می شوند. از این رو نگاه اطرافیان به افرادی که طلاق گرفته اند عادی نیست. علاوه بر آن ممکن است برخی از مردم نسبت به علت جدایی افراد کنجکاوی یا قضاوت اشتباه داشته باشند که این موضوع فرد را ناراحت می کند. رفتار خانواده ها نیز بسیار مهم و اثرگذار است. ممکن برخی خانواده ها فرزند خود را پس از طلاق زیر چتر حمایتی خود بگیرند و برخی خانواده ها این پدیده را برای خانواده مایه ننگ و آبروریزی بدانند که در این صورت فشار وارده بر فرد چندین برابر می شود. این قبیل مسائل و مشکلات رفته رفته فرد را منزوی و گوشه گیر میکند. افراد علاوه بر تحمل فشار روانی طلاق باید نگاه های سنگین و سوالات آنان را نیز تحمل کنند که گاه بسیار تحقیرآمیز و توهین آمیز است.
عدم فراموشی و عدم بازگشت به زندگی پیش از ازدواج
از آنجا زن و شوهر در زندگی مشترک دارای صمیمانه ترین روابط هستند، در صورت جدایی قادر به فراموش کردن زندگی مشترک گذشته خود و همسر گذشته خود نیستند. این مسئله نه تنها باعث ایجاد درگیری ذهنی و عذاب وجدان می شود، بلکه مانعی برای زندگی دوباره و آغازی جدید برای هر دو نفر می شود.
انتهای پیام
زهره سادات علوی