شیوه پردازش قهرمان در ادبیات داستانی

در برنامه‌ی «پهلوانی سرود» هم لابد داستانهای شاهنامه را خواهید گفت – آنها خوب است – منتها مواظب باشید که فقط وارد مسأله‌ی یک پهلوان نشوید؛ چون یک پهلوان به خودی خود چیزی نیست. این رستمی که شما می‌بینید یک چهره‌ی ملی شده، خصوصیاتی که در شاهنامه برای او ذکر گردیده، در واقع به آن شکل که نبوده – پیداست که افسانه است – اما درعین‌حال همین انسان افسانه‌یی، الان یک قهرمان ملیِ ایرانی است؛ یعنی اسم رستم جزو اسمهای محبوب است؛ علتش چیست؟ آیا فقط این است که چون به هنگام راه رفتن، زمینِ زیر پایش فرو می‌رفته است؟ من گمان می‌کنم که مجموعه‌ی خصلتهای انسانی رستم است که از رستم یک چهره‌ی محبوب ساخته است؛ باید روی این خصلتها تکیه کرد. نباید فقط به جنبه‌ی پهلوانی تکیه کرد؛ مگر این‌که شما برای پهلوانی عنوان خاصی قائل باشید و بخواهید روی خصلتهای پهلوانی در ایران تکیه کنید – این عیبی ندارد – مثل خصلتهای جوانمردی که در بین عربها رسم بود؛ یا مثلاً خصلتهای شوالیه‌های بعضی از مناطق اروپا، که خصوصیات اخلاقی هم در این نام گنجانده شده بود. اگر مراد این است، اشکالی ندارد که در حقیقت نوعی قهرمانی مورد نظر باشد. اگر جنبه‌های ارزشی مورد تأکید قرار گیرد، بسیار خوب است. جنبه‌های ارزشی را از آنها انتزاع و مطرح کنید؛ این می‌تواند ان‌شاءاللَّه بسیار مفید باشد.

اشتراک‌گذاری

پیشنهاد میکنیم این بیانات از رهبری را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید