یکی از دلایل آسان بودن دین، سهل بودن اصلاح انسان در «خانواده» است[1]
یکی از مواردی که نشان میدهد دین ما یک دین «آسان» است و راه تربیت دینی و رشد معنوی انسان یک راه ساده و روشن است، توجه به نقش سازندۀ «خانواده» در اصلاح فرد و جامعه است؛ چون اصلاح انسان در «خانواده» واقعاً آسان است. ما معمولاً یا میخواهیم فرد را درست کنیم یا جامعه را، و کلید هر دوی اینها اصلاح خانواده است. ولی ما چون از راهش وارد نمیشویم، تصور میکنیم تربیت دینی و اصلاح فرد و جامعه از راه دین، سخت است.
ما بیش از اینکه دنبال جبران کاستیهای خانوادهها توسط آموزش و پرورش باشیم، باید دنبال اصلاح خانوادهها باشیم، چون اصل تربیت در خانواده است. بچهای که در یک خانوادۀ خوب رشد کرده باشد، آموزش دادن به او بسیار راحت خواهد بود و قدرت یادگیری بالایی خواهد داشت. نیاز نیست آموزش و پرورش زیاد دنبال پُر کردن ذهن بچههای ما از محفوظات باشد، به جای افزایش حجم محفوظات، کمی تلاش کند با آموزشهای حسابشده و فراگیر برای پدر و مادرها، مطالب عمیق و دقیق دینی را در جهت اصلاح خانوادهها، به والدین بچهها ارائه دهد.
اگر ما آنمقدار که به اصلاح فرد یا جامعه اهتمام میورزیم، به اصلاح خانواده اهتمام بورزیم و خانوادهها را درست کنیم، در این صورت هم فرد و هم جامعه خیلی آسان، اصلاح خواهند شد. اما اگر پایگاه کلیدی خانواده را رها کنیم، و بعد بخواهیم از راههای دیگری غیر از راه خانواده، افراد را اصلاح کنیم، به نتیجۀ مطلوب نخواهیم رسید. مثلاً این که مدام به افراد توصیه کنیم: «لطفاً اسراف نکنید! نظم ترافیک را رعایت کنید!» یا به مدیران جامعه بگوییم: «دستکجی نکنید! بیتالمال را حیف و میل نکنید!» یا به سیاسیون بگوییم: «با هم دعوا نکنید!» خوب است، اما بهتر از همۀ اینها این است که که خانوادهها را اصلاح کنیم. اگر برویم خانودهها را درست کنیم، خود به خود همهچیز درست خواهد شد.
- . برگرفته از سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «خانوادۀ خوب»