وَلُوطاً إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ وَأَنْتُمْ تُبْصِرُونَ * أَإِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ.[2]
«و يادكن لوط را، هنگامى كه به قومش گفت: «آيا [عمل] زشت (ى) را مرتكب مىشويد، در حالى كه شما (نتايج شوم آن را) مىبينيد؟!* آيا واقعاً شما از روى شهوت، به غير از زنان به سراغ مردان مىرويد؟! بلكه شما گروهى هستيد كه نادانى مىكنيد.»
نكتهها و اشارهها
1. در آيات پيشين سورهى نمل، سرگذشت موسى، داود، سليمان و صالح عليهم السلام بيان شد و اينك در اين آيات سرگذشت لوط عليه السلام را بيان كرده است.
ماجراى زندگى و مبارزات اين پيامبر الهى درسورههاى اعراف، هود، حجر، شعراء، انبياء و عنكبوت آمده است.
2. چرا قرآن سرگذشت برخى پيامبران و ملتها را تكرار مىكند؟
در اين جا دو پاسخ اساسى مىتوان داد:
الف) با دقت در آيات روشن مىشود كه مطالب سورههاى مختلف درمورد هر ملت يا پيامبر، تكرارى نيست بلكه در هرمورد نكتهاى تازه بيان كرده يا تكرار آيه مقدمهاى براى مباحث ديگر بودهاست.
ب) قرآن يك كتاب تاريخى نيست كه از تكرار صرف نظركند، بلكه يك كتاب تربيتى است كه گاهى لازم است مطالب مهم را بارها گوشزد كند و از زواياى مختلف آن را مطرح و بررسى نمايد و در جهات گوناگون از آن نتيجه بگيرد.
و از آن جا كه مسألهى هم جنس بازى انحراف بزرگى است قرآن اين مطلب را بارها مطرح كرده و خطرهاى آن را گوشزد نموده است.
3. حضرت «لوط» خويشاوند ابراهيم عليه السلام بود كه به آن حضرت ايمان آورده و همراه ايشان هجرت كرده بود و ابراهيم پيامبر بزرگ خدا، لوط را به منطقهاى ثروتمند از شامات فرستاد كه در آن جا فحشا رواج داشت.
در احاديث آمده است كه قوم لوط مردمى بخيل بودند و به همين جهت با هم جنسگرايى مهمانان خويش را اذيت مىكردند، تا از آنان بترسند (يعنى ريشهى انحراف آنان بُخل و دنيادوستى بود.) و در برخى ديگر از احاديث آمده است كه همجنسگرايى توسط شيطان به آنان آموزش داده شد و آنها چنان به اين عمل زشت علاقهمند شده بودند كه حتى پيشنهاد ازدواج با دختران لوط را نمىپذيرفتند.
ماجراى قوم لوط در سورههاى اعراف، هود، حجر، شعراء، انبياء، نمل و عنكبوت آمده است.
4. بخش مهمى از تبليغات حضرت لوط، مبارزه با فحشا و منكرات جنسى بود كه مهمترين مشكل جامعهى او بود. «1»
5. «فاحشه» به معناى كارهاى بسيارزشت است كه زشتى آن آشكار است و در اين جا مقصود از «فاحشه» عمل زشت هم جنس گرايى است.
6. دراين آيات بيان شده كه لوط به قوم خود اعتراض مىكرد كه چرا ايستادهايد و نظاره مىكنيد كه درجامعهى شما عمل زشت هم جنسبازى صورت مىگيرد؟ آيا آثار شوم آن را نمىبينيد و متوجه نيستيد كه حتى كودكان شما درامان نيستند؟
7. خداى متعال وسيلهى توليد مثل را در مردان و زنان قرار داده است و اين گناه بزرگى است كه انسان راه طبيعى را رها كند و به سراغ همجنسگرايى رود كه داراى آثار و عواقب شومى است كه برخى از آنها عبارتاند از:
الف) زيانهاى بهداشتى براى هر دو طرف؛
ب) از بين بردن هدف اصلى آميزش جنسى كه همان ادامهى نسل است؛
ج) متزلزل شدن نظام خانواده.
به عبارت ديگر، در ازدواج طبيعى انسان چند چيز است كه در لواط نيست؛ مثل ادامهى نسل انسان، تشكيل نظام خانواده، رعايت مسائل غريزى و طبيعى و دينى.
اما متأسفانه در جهان كنونى در برخى از كشورهاى مدّعى ترقّى و پيشرفت، ازدواج با همجنس به صورت قانونى درآمده است.
8. در حديثى از امام صادق عليه السلام در مورد فلسفهى تحريم همجنسگرايى آمده است:
همجنسگرايى، علاقهى خانوادگى ميان زن و شوهر را كم و نسل را قطع مىكند و آميزش جنسى طبيعى را از بين مىبرد و فسادهاى زيادى دارد.
9. مقصود از «جهل» قوم لوط آن است كه آنان فراموش كردهاند كه هدف از آفرينش دستگاه تناسلى انسان توليد مثل است، نه هم جنس بازى.
آرى؛ اگر هم جنسگرايان از هدف آفرينش و عواقب شوم هم جنس بازى آگاه شوند و در مورد آنها بينديشند، دست از اين اعمال زشت برمىدارند.
آموزهها و پيامها
1. رهبران الهى، با كارهاى زشت در جامعه مبارزه مىكنند (و اين خط اساسى مردان الهى است).
2. همجنسگرايى عملى زشت و جاهلانه است.
3. غريزهى جنسى خود را از راه طبيعى ارضا كنيد و به سراغ راههاى انحرافى نرويد.
- . استفاده شده از تفسیر مهر.
- . النمل، 54 – 55. ↑