نقش معنوی والدین در استحکام خانواده-اصول و روش های تأثیرگذاری والدین

التزام والدین به مسائل عبادی و معنوی و همچنین همراه كردن فرزندان در این عرصه‌ها، بر اساس چند مبنا و اصل، در فرزندان مؤثر بوده و بركات تربیتی و معنوی ویژه‌ای بر آنان خواهد داشت. این مبانی و اصول عبارت‌اند از:

  1. تأثیر ظاهر در باطن
    منظور از ظاهر، همة اموری است كه قابل مشاهده بوده و به صورت عینی و ملموس از انسان سرمی‌زند؛ و مراد از باطن، مسائلی است كه قابل مشاهده نیست و درونی می‌باشد مثل فكر، نیت، اراده، شناخت. هر عمل و كار ظاهری كه از انسان سرمی‌زند گرچه تصنّعی و غیر واقعی هم باشد، در درون و باطن انسان اثر می‌گذارد. لذا در آموزه‌های اسلامی سفارش شده تا انسان خودش را به حالات خاص درآورد تا تأثیرات آن كار در باطن هویدا شود. به عنوان مثال دربارة گریة بر سید‌الشهداء‌(ع) سفارش شده كه در مجالس عزای حضرت گریه كنید و اگر نشد، حالت گریه (تباكی) به خود بگیرید و در روایتی حضرت علی‌(ع) می‌فرمایند:‌اگر بردبار نیستی پس خود را بردبار جلوه بده، چه اندك پیش می‌آید كه كسی خود را به گروهی شبیه سازد و جزو آنان نشود. (شهیدی، 1390،ح207)
    حضرت لقمان(ع) به فرزندش توصیه می‌كند كه به هنگام راه رفتن، با تفرعن و غرور بر زمین گام مزن؛(اسراء: 37) حالت تكبر و غرور یك نقش و حالت ظاهری است كه فرعونی شدن دل، حاصل آن است. پس اینجا نیز ظاهر بر باطن اثر كرده است.
    وقتی والدین تقید به عبادات و مسائل معنوی دارند و فضای منزل را با اعمال خود معنوی می‌سازند و وقتی فرزند خود را نیز در این فضای معنوی و روحانی قرار می‌دهند، بی‌گمان در فرزند نیز تأثیر معنوی و تربیتی گذاشته و او را به طرف خدا و دینداری جلب خواهند كرد.
  2. ظهور تدریجی شاكله و شخصیت
    ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری انسان (شاكله) آرام‌آرام و به تدریج شكل می‌‌گیرد و همان طور كه در ابتدای بحث اشاره شد، عوامل زیادی در آن تأثیر‌گذار هستند. یكی از عوامل عمده محیط خانواده به‌ویژه پدر و مادر است. پدر و مادر به وسیلة اصلاح شرایط و معنوی ساختن آن، می‌توانند بسترهای لازم را برای رشد معنوی و تربیتی فرزندان مهیا كنند و شخصیت دینی به فرزند خود عطا نمایند.
    زمانی كه فرزند بیشتر اوقات خود را در فضا و محیطی عاطفی، دوستانه، باصفا و مملو از محبت پروردگار، سپری می‌كند، تمام بسترهای لازم برای شكل‌گیری شخصیتی دینی و معنوی فراهم بوده و شاكلة وجودی فرزند، بر اساس دینداری شكل‌خواهد گرفت.
  3. مداومت و محافظت بر عمل
    به این دلیل كه ما درصدد شكل‌دهی شخصیت و رفتارهای فرزندان به نحو پایدار هستیم می‌باید در فرایند تربیت آنان از قواعدی پیروی كنیم كه نتیجة دلخواه را به وجود آورد. یكی از قواعد مهم و نتیجه‌بخش در تربیت معنوی، قاعدة مداومت و محافظت است. مداومت، ناظر به كمیت و محافظت، ناظر به كیفیت عمل است؛ مداومت بر عمل، استمرار آن را نشان می‌دهد و محافظت بر عمل، مراقبت و مراعات شرایط و ضوابط آن را بیان می‌دارد (شرایط و ضوابط عمل، اعم از ظاهری و باطنی است). همراهی مداومت و محافظت، ضروری است، زیرا مداومت بدون محافظت، سازندة عادات سطحی و خشك و بی‌روح است و محافظت بدون مداومت، اصلاً سازنده نیست.
    در قرآن كریم یكی از ویژگی‌های افرادی كه از نوسان و انحراف در امان هستند،‌مداومت بر نماز و محافظت از آن قرار داده شده.. .. (انسان ها در خسرانند) مگر نمازگزارانی كه بر نماز خود مداومت می‌ورزند… و آنان كه بر نماز خود محافظت دارند.(معارج، 23-34) اگر محافظت در نماز نباشد، نه تنها باعث رستگاری نمی‌شود بلكه باعث بیچارگی و خسران می‌گردد.
    مداومت و تكرار و همچنین رعایت شرایط یادگیری و تأثیرگذاری از مباحث جدی و اساسی در تقویت ذهن، یادگیری بهتر و ایجاد شناخت، است. به طوری كه در روان‌شناسی یكی از مهم‌ترین علل فراموشی اطلاعات از حافظه، بی‌توجهی به آن مطلب دانسته شده و همچنین یكی از راه‌های جلوگیری از فراموشی، تكرار و توجه جدی به آن مطلب است. همچنین عواملی از قبیل حواس‌پرتی، به خواب و خیال فرورفتن و بی‌علاقگی از عوامل كاهش تمركز حواس،‌معرفی گردیده است.
    با توجه به نكات ذكر شده اولاً والدین می‌باید در اعمال عبادی خود استمرار و تكرار را رعایت نمایند و در هیچ شرایطی از اعمال عبادی غفلت نكنند و همچنین فرزندان را در جمع صمیمی و معنوی خود به‌ویژه در دعا و زیارت داخل كرده و آنان را به این كار عادت دهند. به عنوان مثال، پدر و مادر بایستی نماز، دعا، معنویات را در هر موقعیتی مثل عروسی، مسافرت، میهمانی، مریضی و… ملتزم باشند تا فرزندان عبادات را جدی تلقی كنند و هرگز این تصور برایشان پیش نیاید كه عبادات برای زمان بیكاری و سرحالی است.
    وقتی فرزندان التزام و استمرار پدر و مادر را در انجام مسائل معنوی به‌ویژه نماز، دعا و قرائت قرآن، مشاهده كردند، در ذهن آنها نقش بسته و تمایل قلبی و درونی به طرف معنویت ایجاد خواهد شد. به‌ویژه اگر والدین با توجه به روحیات و سن متناسب فرزندان، مسائل معنوی را آموزش داده باشند.
  4. زمینه‌سازی و آماده‌سازی موقعیت
    حالات و ویژگی‌های رفتاری انسان ها در بستر شرایط و موقعیت می‌روید و از آنها تأثیر می‌پذیرد. از این رو موقعیت‌های مختلف، زمینه‌ساز و بسترساز خوبی برای شكل‌دهی رفتارها و حالات انسان ها می‌باشند. مهیا كردن زمینه‌های مناسب و موقعیت‌های مطلوب، به‌مثابة عامل تسهیل كننده‌ای برای ظهور رفتارها و كردارهای مطلوب است.
    در بحث تربیت معنوی فرزندان و در بحث تأثیرگذاری تربیتی ـ معنوی والدین بر فرزندان، توجه به اصل مذكور حیاتی می‌باشد. پدر و مادر با التزام به عبادات و اعمال معنوی و به دنبال آن جذب و قبول فرزندان در جمع صمیمی و معنوی خود، زمینة تحول رفتاری كودكان را فراهم می‌نمایند. وقتی پدر سعی می‌كند شرایط اقامة نماز و قرائت قرآن را با تهیة سجادة زیبا برای فرزندان و یا مكان مناسب برای نماز و دعا، آماده سازد، در واقع زمینه را برای مشاركت فرزند آماده كرده است. حتی برخی والدین پا را فراتر گذاشته و مرتب فرزندان را در این امر تشویق مادی و كلامی می‌كنند؛ بلكه به صورت مستقیم و غیرمستقیم صحبت از افراد و بچه‌هایی می‌كنند كه علاقه‌مند به معنویت و عبادت هستند.
    پرواضح است كه در این موقعیت‌ها و بسترها، انگیزة كافی برای فرزندان وجود دارد تا خود را هم‌رنگ والدین كنند به ویژه‌اگر شرایط به گونه‌ای باشد كه فرزندان بدون هیچ مشكلی بتوانند در مسائل عبادی مشاركت كنند. به عنوان مثال، در خانواده‌ای كه دختر و پسر جوان و نوجوان حضور دارند و چه‌بسا ممكن است در خواب یا بیداری محتلم شوند و غسل جنابت نیاز داشته باشند، پدر و مادر حتی بایستی شرایطی فراهم كنند كه فرزندان بدون خجالت و بدون دردسر، بتوانند خود را طاهر كنند و آمادة انجام وظایف شرعی شوند.
  5. الگوگیری و اسوه‌پروری
    یكی دیگر از اصول و راه‌كارهای اساسی و بنیادین در امر تربیت و انتقال مفاهیم و ارزش‌ها به دیگران، استفاده از اصل الگوگیری و اسوه‌پروری است. این اصل كه در مباحث روان‌شناختی تحت عنوان”یادگیری مشاهده‌ای» مطرح گردیده، اهمیت زیادی در یادگیری و تأثیرپذیری دارد. آلبرت بندورا كه از طرفداران جدی این اصل است، اعتقاد دارد بیشتر یادگیری‌های انسان و تأثیر‌پذیری‌های او، از طریق یادگیری مشاهده‌ای انجام می‌شود. ایشان اعتقاد دارد چیزهایی را كه انسان به صورت سمعی و بصری مورد مشاهده قرار می‌دهد، تأثیرش از راه‌های دیگر بیشتر است. به عنوان مثال، ایشان می‌گوید وقتی ما فیلمی را به كودك یا بزرگسال نمایش می‌دهیم و یا در موقعیت اجتماعی با افراد خاصی ارتباط پیدا می‌كنیم، رفتارها و منش‌های آنان در ما تأثیر زیادی خواهد گذاشت. ایشان همچنین اعتقاد دارد هر قدر الگوی مورد مشاهده، احترام اجتماعی، شایستگی و تخصص، محبوبیت و جذابیت و رابطة عاطفی خوب با الگوگیرنده داشته باشد، تأثیرش زیادتر و بهتر خواهد بود.
    در آموزه‌های اسلامی به بحث الگوپروری و اسوه‌پروری تأكید شده و سفارش شده تا با اعمال و رفتار نیكو دیگران را دعوت به خیر و دینداری كنیم و همچنین در قرآن كریم دستور داده شده كه: در وجود رسول خدا(ص) برای شما اسوه و الگوی نیكویی وجود دارد و هست.(احزاب: 21)
    وقتی والدین ملتزم به نماز، قرائت قرآن، دعا، زیارت و… هستند در واقع از چند ناحیه می‌توانند تأثیرگذار باشند. از طریق اسوه بودن، الگوی قابل مشاهده بودن، جایگاه عاطفی و اجتماعی داشتن و همچنین از طریق آماده كردن شرایط و موقعیت برای فرزندان می‌توانند تأثیر معنوی و تربیتی خوبی بر فرزندان داشته باشند.
    به عنوان نمونه، وقتی والدین فرزندان را به زیارت مرقد مطهر امامان معصوم(ع) و امامزاده‌ها می‌برند، علاوه بر اینكه این عمل آنان الگو دادن به فرزندان است، فرزندان را در معرض و موقعیت تحولی عمیق و ماندگار قرار می‌دهند. وقتی فرزندان به زیارت رسول خدا(ص) و امامان معصوم(ع) شرفیاب می‌شوند و با اعتقاد به اینكه آنان صدایشان را می‌شنوند و جوابشان می‌دهند و با اعتقاد به اینكه آنان منزلت و جایگاه بلندی پیش پروردگار دارند، شعلة عشق آنها خرمن جانشان را می‌سوزاند و دل را مشتعل ساخته و آمادة پرواز به‌سوی ارزش‌های به‌جا مانده از آنان می‌كند و به راهی می‌روند كه اولیای دین رفته‌اند. زیارت در واقع ایستادن در مقابل آینه است؛ چراكه انسان با زیارت، خود را در میزانی عرضه می‌كند كه او را مورد سنجش قرار دهد. وقتی ما در برابر یك معصوم و امام قرار می‌گیریم و در مزار پیشوایان دین، با شناخت، بصیرت و علاقة قلبی، حضور می‌یابیم و می‌دانیم كه اینان كمال مجسم و عینیت فضیلت و جلوه‌های عبودیت و پاكی‌اند؛ در این صورت عظمت آنان ما را متوجه نقایصمان می‌كند و پاكی آنان ما را از نابهنجاری رفتاری‌مان واقف می‌‌كند. اطاعت آنان معصیت ما را محو می‌كند و نورانیت آنان تیره‌جانی و تاریكی دل ما را، نورانی می‌سازد. صفای آنان غل و غش ما را و خداترسی آنان، هواپرستی ما را، تعالی روح و رتبه والایشان، تنزل مقام و پستی منزل ما را، نمایان می‌سازد. حضور در مزار امامان پاك، ما را آگاه می‌كند كه: اگر آنان در قله‌اند ما هنوز به دامنه هم نرسیده‌ایم. اگر آنان معصوم‌اند ما گرفتار معصیتیم. اگر آنان برگزیدة خدایند ما در دام ابلیس و هوای نفس اسیریم. اگر آنان در اوج معراج معنوی‌اند،‌ما در هبوط مادی مانده‌ایم و اگر آنان بندة خدایند، ما در بند خودیم. زیارت به عنوان یك عمل عبادی، زمینه‌ساز این تقارن و مقایسه‌ها و محاسبه‌ها است و تا این سنجش انجام نگیرد به كاستی‌های اخلاقی و معنوی خود اطلاع نخواهیم‌یافت. وقتی زائر با رعایت ادب، زمزمه‌های ویژه، درد دل‌های عاشقانه و تواضع در محضر اولیای خدا حاضر می‌شود و ادای احترام می‌كند؛ اگر این حالات استمرار یابد، در وجود او درونی شده، او را تربیت خواهد كرد. به ویژه وقتی می‌بیند دیگران نیز این حالات را دارند، تأثیرش بیشتر خواهد شد.
    نكته‌ای كه در انتهای این بحث باید تذكر داد این است كه گرچه تكرار و استمرار در اثرگذاری و نقش‌آفرینی اهمیت زیادی دارد، به‌طوری كه ما خیلی از عبادت‌ها را تكرار می‌كنیم و برخی از آنان مثل نماز و ذكرهای آن را روزانه تكرار می‌نماییم؛ حتی در روان‌شناسی تبلیغات، تكرار و استمرار از اصول تبلیغات شمرده شده و كارایی زیادی برای آن ثابت شده است؛ اما اگر در تكرار جذابیت و تنوع و نوآوری وجود نداشته باشد، ممكن است تأثیر منفی بگذارد و این امر در رابطة با تربیت فرزندان می‌باید به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد.
کلیدواژه‌ها:باشگاه زندگی, خانواده

پیشنهاد میکنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *