بجای فرار از رنج، میتوان روی رنجها موجسواری کرد!
البته منظور ما این نیست که زنها را به رنجکشیدن تشویق کنیم و آنها را در رنجها رها کنیم و فریادرسی نکنیم! ولی ما میدانیم که انسان در رنج آفریده شده است «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی کَبَد»(بلد/4)
رنج در این دنیا، قابل حذف نیست و نمیشود از آن فرار کرد، اگر بخواهیم از رنج فرار کنیم، دچار رنجهای بیشتر خواهیم شد؛ باید بر رنج سوار بشویم! رنج مثل موج خروشانی است که میآید و میتواند انسان را به درون دریا بکشد و او را غرق کند، ولی اگر بر روی این موج سوار شدی، تازه میتوانی تفریح کنی! یعنی همان موجی که بعضیها را به زیر آب فرو میبرد، موجسواران حرفهای، بر روی این موجها سوار میشوند و تفریح میکنند و این یک ورزش بسیار زیبا، مفرّح و هیجانانگیز محسوب میشود.
برخی از رنجها مختصّ مردان است؛ برخی مختصّ زنان و برخی هم مشترک
انسان در رنج آفریده شده و این رنجها هم تقسیم شده است؛ برخی از رنجها مختصّ مردان است، برخی مختصّ زنان است و برخی هم مشترک است.
خانمها دربارۀ خودشان چه رنجهایی را باید بپذیرند؟ نمونۀ خیلی طبیعی و مثالزدنی این رنج، فرزندآوری و تربیت فرزند و نگهداری از فرزند است که خداوند در اینباره سخن گفته است و فرزندان را برای همیشه، مدیون مادران قرار داده است. مادران قدرت تحمل این رنجها را دارند و این قدرتها و تواناییها، هر کدامش مسئولیتهایی را بهدنبال میآورند که مادران باید این مسئولیتها را بشناسند
مسئولیت محوری مرد در خانه این است که دل همسرش را بهدست بیاورد
مردان و پدران هم باید مسئولیتهای خود را نسبت به خانواده و همسرشان بشناسند. یکی از مسئولیتهای مردها یا مسئولیت محوریشان این است که دل خانم خودشان را بهدست بیاورند و این دل را همیشه مطمئن نگه دارند نسبت به محبّت خاصّ خودشان. این چیزی است که مردان معمولاً در جامعۀ ما نمیتوانند درست انجام بدهند!
متأسفانه برخی از مردان، از همسران خود گلهمند میشوند بهخاطر اینکه همسران آنها رفتار مطابق میل آنها انجام نمیدهند، درحالیکه مردان باید در این زمینه، انعطافپذیری داشته باشند. همانطور که مردان در آن زمانی که بهدنبال یک زوج محبوب میگردند یا در دوران نامزدی، حاضرند در مقابل کسی که به خواستگاری او رفتهاند انعطافپذیری داشته باشند، این انعطافپذیری را باید تا آخر عمر، ادامه بدهند که رفتار حضرت ابراهیم(ع) در ارتباط با «ساره» همسر ایشان، نمونهای از این همنوایی و همآهنگی است.
طبق روایت، مرد گاهی باید حرف دل زنش را گوش بدهد
روایتی که میگوید: مردی که مطیع زنش باشد ملعون است، یعنی مردی که از سر عجز و فرار از دردسر بخواهد از زن اطاعت کند.
در روایت هست: حرف دل زنت را گوش بده تا او به تو علاقه پیدا کند (الْمُوَافَقَةُ لِیَجْتَلِبَ بِهَا مُوَافَقَتَهَا وَ مَحَبَّتَهَا وَ هَوَاهَا وَ حُسْنُ خُلُقِهِ مَعَهَا؛ تحفالعقول/323) البته در روایات هم هست، مردی که مطیع زنش باشد، ملعون است. (کُلُّ امْرِئٍ تُدَبِّرُهُ امْرَأَةٌ فَهُوَ مَلْعُون؛ منلایحضرهالفقیه/3/468) (مَنْ أَطَاعَ امْرَأَتَهُ أَکَبَّهُ اللَّهُ عَلَى وَجْهِهِ فِی النَّارِ قِیلَ وَ مَا تِلْکَ الطَّاعَة…؛ کافی/5/517) (طَاعَةُ الْمَرْأَةِ نَدَامَةٌ؛ کافی/5/517) خُب ما هر دو روایت را داریم؛ آدم شنونده باید عاقل باشد!
آنجایی که زن، جای مرد را بگیرد و بخواهد بر مرد فرماندهی بکند و مرد هم از سر عجز، از سر ترس و از سر فرار از دردسر، بخواهد از زن اطاعت کند، این بد است؛ نه اینکه فقط خدا از او بدش میآید؛ بلکه این مرد پیش زن خودش هم محبوب نخواهد بود و فرزندان بدی هم بار خواهد آورد چون نظام اجتماعی بههم میریزد. خود زن دیگر از چنین مرد مطیعی لذت نمیبرد. بالاخره مرد باید یک اقتداری داشته باشد. اگرچه بعضی از زنها این اقتدار مرد را به راحتی میکوبند و خرد میکنند، خیلی از مردها هم تسلیم میشوند ولی این زیبا نیست.
فرمانروایی مرد در خانه، مطلق نیست!
مردی که عیالش از ترسش غذا به میل او بخورند، منافق است
مرد فرمانروای خانه است منتها فرمانروایی او مطلق نیست! همین مرد مقتدر که پادشاه خانه است، اگر طوری رفتار کند که خانوادهاش از ترس او فقط مطابق میل او غذا درست کنند، او یکی از منافقان است! در روایت هست، مرد منافق علامتش این است که خانواده به میل او غذا بخورند و مرد مؤمن علامتش این است که او به میل خانواده غذا میخورد (الْمُؤْمِنُ یَأْکُلُ بِشَهْوَةِ عِیَالِهِ وَ الْمُنَافِقُ یَأْکُلُ أَهْلُهُ بِشَهْوَتِهِ»(وسائلالشیعه/21/542) ببینید خداوند چه ترکیب زیبایی ایجاد کرده است!
این مرد مقتدر و فرمانروا، در مقابل همسر و خانوادهاش باید انعطاف داشته باشد. مثلاً به خانوادهاش بگوید: امروز میخواهیم برویم بیرون؛ بچهها چه چیزی دوست دارید که بخریم؟ یا به همسرش بگوید: خانم، تو این غذا را دوست داری، من حتماً این را میخرم… خُب این رفتار مرد، برای همسرش لذّتبخش است.
امیرالمؤمنین علی(ع) به مردان توصیه میفرماید: وقتی زن عصبانی شد و بدگویی کرد، شما در مقابل او سکوت کنید (النِّسَاءُ عَیٌّ وَ عَوْرَةٌ فَاسْتُرُوا الْعَوْرَاتِ بِالْبُیُوتِ وَ اسْتُرُوا الْعِیَّ بِالسُّکُوتِ؛ کافی/5/535) مردانی که به جرّ و بحث و مشاجره با همسر خود میپردازند، اینها مسئولیت خودشان را در ادارۀ خانواده به عهده نگرفتهاند و تشخیص ندادهاند.
زندگی خانوادگی چیزی جز پذیرفتن مسئولیت نیست
هر کسی صبح که از خواب بیدار میشود، ببیند مسئولیتش دربارۀ دیگری چیست؟ این دایرۀ مسئولیتپذیری اینقدر گسترده است که گاهی به بحثهایی میکشد که در یک فضای عمومی قابل طرح نیست.
مسئولیتهای متفاوتی که زنان و مردان دارند، متناسب با روحیات و توانمندیهای آنهاست. در آن حدیث معروف، پیامبر اکرم(ص) وقتی میخواست مسئولیتها را در خانواده تقسیم کند، فرمود: فاطمۀ من، مدیریت امور داخل خانه با تو باشد و علی جان، مدیریت امور بیرون هم با تو باشد. حضرت زهرا(س) فرمود که از این تقسیم مسئولیت، خیلی خوشحال شدم. حضرت زهرا(س) نمونۀ یک انسان کامل و یک زن کامل است. هر زنی که روحیۀ مناسبی داشته باشد و فطرتش بیدار و سالم باشد، همینطور خواهد بود و این تقسیم مسئولیت را به سهولت میپذیرد.
البته امروز در زندگی شهری، دو تا اتفاق افتاده است؛ اولاً یکمقدار مشغلهها و کارهای داخل خانه برای خانمها کم شده است و ثانیاً مقداری از مسئولیتهای اجتماعی هم به دوش خانمها افتاده است. خُب در چنین شرایطی، آدم میتواند تعادل را برقرار کند. خانمهای زیادی هستند که باید معلم بشوند، پزشک بشوند، پرستار بشوند و شغلهای دیگری پیدا کنند. حتی برخی از خانمها استعداد تجارت یا استعداد کارهای دیگری دارند و میتوانند در کنار مادری کردن و در کنار همسری کردن، آن مسئولیتهای دیگر را هم انجام بدهند.
- . برگرفته از سخنان استاد پناهیان با موضوع زن و خانواده