امروزه، یکی ازمباحث مهم جامعهشناسی، توجه به دوام یا فروپاشی خانواده میباشد. با وجود دگرگونیهای فراوان در عصر صنعتی شدن و اصالت یافتن فردگرایی و لذتگرایی، نخستین و مهمترین نهادی که تحت تأثیر قرار گرفته، خانواده است که در روند توسعه و جهانی شدن دچار تحولات جدی گردیده است. در بعضی جوامع، نه تنها کارکردهای خانواده، بلکه اصل و تمامیت آن با جایگزینهای احتمالی و انحرافی مانند زندگی مشترک بدون ازدواج یا همزیستی دو همجنس و خانوادة تک والدی به چالش کشیده شده است. خانواده، رکن اساسی جامعة انسانی است و بیشک با سستی روابط و گسست آن، جامعه نمیتواند به رشد و پویایی دست یابد، زیرا هیچ پدیدة انحرافی در جامعه، بدون در نظر گرفتن میزان طلاق و ثبات خانوادهها مطرح نمیگردد و درصورت نبود یا وجود خلل درآن، هیچ نهاد و سازمانی نمیتواند به طورکامل جایگزین آن شود و سهم دولتها در این زمینه، تنها برنامهریزی و ایجاد تسهیلات لازم برای شکلگیری درست خانواده و کمک به ثبات استحکام درونی آن است
با توجه به اهمیت امر انسجام در جامعه بحث انسجام در خانواده به عنوان یکی از نهادهای هر جامعه به میان کشیده میشود و مراد ازآن احساس همبستگی، پیوند و تعهد عاطفی استکه اعضای یک خانواده نسبت به همدیگر دارند. نهاد خانواده یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی است، چرا که سلامت و یا عدم سلامت جامعه را در دست دارد و در بنای جامعه و حفظ سنتها، ارزشها، روابط خویشاوندی، پرورش کودک، تعادل روانی و عاطفی او نقش مهمی دارد. خانواده زمانی مشکلزا میشود که نتواند به اهداف جامة عمل بپوشاند، به خصوص، زمانیکه از هدف اصلیآن، یعنی گروه اولیه بودن دور شود. شکل طبیعی خانواده آن است که هر یک از اعضاء از لحاظ عاطفی حمایت شوند و این یک حالت ایدهآل برای خانواده است.
مراد از انسجام خانواده احساس همبستگی، پیوند و تعهد عاطفی است که اعضای یک خانواده نسبت به همدیگر دارند. لینگرن(2003)، انسجام را به صورت احساس نزدیکی عاطفی با دیگر افراد خانواده تعریف میکند
موس انسجام را با این عنوان به کار برده است؛ میزانی که افراد خانواده در خانواده درگیر و متعهد بوده و باهم مشارکت دارند و برای یکدیگر مفید و پشتیبان هستند.
با ورود تکنولوژی و وسایل ارتباط جمعی در خانوادهها ارزشهای اجتماعی خانوادهها تحت تاثیر قرار گرفته و موجب شده است تا شاهد تغییراتی در رفتار و گفتمان نسل جوان باشیم از جمله این وسایل دسترسی آسان به شبکههای مجازی میباشد این شبکهها علاوه بر نقاط قوت دارای نقاط ضعفی هم هست. وسایل ارتباط جمعی فواصل را ناپدید میسازند. همچنان که جدایی بین انسانها را نیز تا حدود زیادی شفافتر میسازند. تاثیر شبکه های اجتماعی، باعث شکلگیری مفاهیمی هم چون صمیمیت و اعتماد درفضای سایبر شده است. ازطرفی برخی از اطلاعات ارائه شده توسط کاربران میتواند منجر به کاهش پایبندی به مباحث اخلاقی باشدکه این امور نیز بردوام و استحکام روابط جوانان میتواند اثرگذار باشد .
با عنایت به مطالب فوقالذکر در این تحقیق به دنبال پاسخدهی به این سوالات هستیم.
میزان ساعات استفاده خانواده ها از شبکه های اجتماعی مجازی به چه میزان است.؟
آیا بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و انسجام خانواده رابطه وجود دارد؟
استمرار و پایداری حیات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یک جامعه، در گرو انسجام و همبستگی بین اجزاء و عناصر سازنده ساختار اجتماعی است .انسجام، توافق در اهداف، ارزشها و نگرشهاست، و در فرآیندی اجتماعی متولّد میشود و محصول کنش عقلانی و مختار آنهاست. ازسوی دیگر، انسجام، پدیدهای نیستکه یک بار برای همیشه ایجاد شود، بلکه نیازمند بازسازی و بازتولید مستمر است.
با آمدن شبکه های اجتماعی مجازی، شکل جدیدی از زندگی در فضای مجازی شکل گرفت و روابط میان افراد با شکل سنتی آن تفاوت کرد و تاثیر غیرقابل انکاری بر روابط اجتماعی بر جای گذاشت. شبکه های اجتماعی یکی از پرطرفدارترین رسانهها هستندکه مخاطبان بسیاری به خصوص از قشرجوان دارند. ویژگیهای تعاملی و ایجاد بستر برای ایجاد روابط اجتماعی از دلایل مورد استقبال واقع شدن شبکه های اجتماعی است. شبکه های اجتماعی با قابلیتهایی که در اختیار کاربران خود قرار میدهند به پنج اولویت اول کاربران اینترنت تبدیل شدهاند
در دنیای امروز، شبکههای اجتماعی نقش بسیار مهمی در روابط مردم سرتاسر جهان ایفا میکنند. به طوری که به جزئی جداییناپذیر از زندگی بیشتر مردم تبدیل شدهاند. این درحالی است که اساس پیدایش این شبکهها تسهیل و کوتاه نمودن مسیر ارتباطی میان افراد جامعه تلقی میگردد. در ایران نیز این پدیده نه چندان نوظهور روز به روز بر خیل مشتاقان خود می افزاید. شاید در گذشته نه چندان دور افراد شناخت کمی نسبت به ماهیت و چگونگی استفاده از این شبکه ها داشتند، اما این روزها در زندگی روزمره شاهد آن هستیم که طیف متفاوت مردم راجع به این شبکه ها باهم صحبت و تبادل اطلاعات مینمایند. طبقات مختلف در جامعه از زن و مرد، جوان و پیر، باسواد و بیسواد، از آن حرف میزنند. عدهای بسیار مخالف آنها بوده، وجودشان را باعث مضرات اجتماعی و فساد اخلاقی برای طبقات جامعه دانسته و مایل به بستن، تعطیل و فیلترکردن آنها هستند، و درمقابل، عدهای دیگر آنها را مظاهری از تمدنجدید شمرده، وجود آنها را برای پیوستگیهای اجتماعی مفید، بلکه لازم میدانند. حجم بالای اطلاعات گسترده و بیشتر ناکارامد و غیراخلاقی در رسانه ها، امروزه وظایف خانوادهها را در کنترل فرزندان در عرصه رسانه سنگین کرده است. و خانواده برخلاف گذشته اکنون قدرت چندانی در کنترل اطلاعات ندارد. تلویزیون، ماهواره و شبکه های مجازی اطلاعات را در برابر نسل جوان میگسترانند و فرزندان به راحتی میتوانند به هر نوع اطلاعاتی دست یابند