وَلا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ حَتَّى یُؤْمِنَّ وَلَأَمَهٌ مُؤْمِنَهٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَهٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَلا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّى یُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَلَوْ أَعْجَبَکُمْ أُولَئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ یَدْعُو إِلَى الْجَنَّهِ وَالْمَغْفِرَهِ بِإِذْنِهِ وَیُبَیِّنُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ[1].
«و با زنان مشرکِ [بت پرست]، ازدواج نکنید؛ تا ایمان آورند. و مسلماً کنیز با ایمان، از زن (آزاد بت پرستِ) مشرک بهتر است؛ و اگر چه شما را به شگفت آورد. و به مردان مشرک [بت پرست] زن مدهید، تا ایمان آورند؛ و مسلماً برده با ایمان، از مرد (آزاد بت پرستِ) مشرک، بهتر است؛ و اگر چه شما را به شگفت آورد. آنان به سوى آتش فرا مىخوانند؛ و خدا با رخصت خود، به سوى بهشت و آمرزش فرا مىخواند، و آیاتش را براى مردم روشن بیان مىکند، باشد که آنان متذکِّر شوند.»
شأن نزول:
حکایت شده است که شخصى به نام «مَرثَد»، که مرد شجاعى بود، از طرف پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مأمور شد که از مدینه به مکه برود و گروهى از مسلمانان را با خود بیاورد. وقتى او وارد مکه شد، در آنجا با زن زیبایى به نام «عناق» برخورد کرد که در زمان جاهلیت او را مىشناخت. آن زن از مرثد تقاضاى ازدواج نمود. مرثد گفت: باید از پیامبر صلى الله علیه و آله اجازه بگیرم. وى پس از انجام مأموریت خویش به مدینه باز گشت و جریان را به اطلاع پیامبر صلى الله علیه و آله رساند.
آیهى فوق نازل شد و بیان کرد که زنان مشرک و بتپرست شایستهى همسرى و ازدواج با مردان مسلمان نیستند، اگر چه زیبایى و ثروت آنها مسلمانان را به شگفت آورد، مگر آنکه ایمان آورند.
نکتهها و اشارهها
1. اسلام براى ازدواج، به خاطر آثار وراثتى و تربیتى آن، اهمیت زیادى قایل شده و ازاینرو شرایط گوناگونى براى آن قرار داده و مشرکان را شایستهى همسرى مسلمانان ندانسته است؛ چرا که فرزندان مشرکان روحیه و صفات آنان را به ارث مىبرند و اگر کودکى در دامن شخص بتپرستى تربیت شود، سرنوشت شومى خواهد داشت.
علاوه بر آن، اگر مشرکان، که با اسلام بیگانهاند، به خانههاى مسلمانان راه پیدا کنند، جامعهى اسلامى گرفتار هرج و مرج مىشود و صفوف از یکدیگر مشخص نخواهند شد.
2. «مشرک» در قرآن بیشتر به بتپرستان گفته مىشود، امّا برخى از مفسران معتقدند که این واژه شامل یهودیان و مسیحیان نیز مىشود؛ چرا که آنها نیز براى خدا شریک قایلاند.
امّا با توجه به اینکه در آیات زیادى از قرآن واژهى «مشرک» در مقابل اهل کتاب به کار رفته است، مىتوان گفت که این واژه در قرآن به معناى بتپرست به کار رفته است.
3. در معناى جملهى «خدا دعوت به بهشت مىکند»، دو احتمال وجود دارد:
الف) مقصود از دعوت خدا، همان بیان حکم ممنوعیت ازدواج با بتپرستان است که نتیجهى آن، بهشت خداست.
ب) واژهى «اللّه» به جاى واژهى «مؤمنان» به کار رفته است؛ چرا که در مقابل مشرکان مىبایست واژهى مؤمنان به کار مىرفت. این جانشینى به خاطر شدّت ارتباطى است که فرد مؤمن با خدا دارد. این نکتهى بسیار لطیفى است، یعنى گویا سخن مؤمنان همان سخن خداست.
4. در انتخاب همسر، ایمان اصالت دارد، پس نباید فریب ظاهر زیباى مشرکان را بخوریم و باید بدانیم که ازدواج خوب و موفق زمینهساز بهشت و ازدواج بد و ناموفق زمینهساز جهنم است.
آموزهها و پیامها
1. اصل زیر بنایى ازدواج، ایمان است.
2. ارزش اصیل انسان ایمان است (نه مال و زیبایى).
3. نزدیکى و ازدواج با مشرکان، زمینهساز سقوط در آتش است.
4. پیروى از دستورات الهى (و ازدواج با مؤمنان) زمینهساز آمرزش و بهشت است.
5. زیبایى ایمان همسر را فداى زیبایى ظاهرى او نکنید.
6. توجه به آیات روشن الهى، بیدارگر است.
- – ( البقره 221 ) . ↑
یک پاسخ
Free. Sign up to receive $100, Trade to receive $5500. Click Here:👉 https://millionairego.page.link/free