ایمان و کفر در یک خانواده جمع نمی‌شوند

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ.[2]

«اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه زنان با ايمان هجرت كنان نزد شما آيند، پس آنان را آزمايش كنيد؛ خدا به ايمانشان داناتر است؛ و اگر آنان را مؤمن دانستيد، پس آنان را به سوى كفّار برنگردانيد؛ آن (زن) ها براى آن (كافران) حلال نيستند و آن (كافران) براى آن (زن) ها حلال نيستند و آنچه را (براى ازدواج با اين زنان) مصرف كرده‏اند به آنان بدهيد، و هيچ گناهى بر شما نيست كه آنان را به ازدواج (خود) درآوريد هنگامى كه مهرشان را به آنان بدهيد. و (عقد) حفظ كننده‏ى زنان كافر را نگاه نداريد و آنچه را (براى ازدواج با آنان) مصرف كرده‏ايد در خواست كنيد و (مردان كافر نيز) بايد آنچه را (براى ازدواج با زنان مسلمان) مصرف كرده‏اند درخواست كنند. اين حكم خداست كه بين شما داورى مى‏كند؛ و خدا داناى فرزانه است.»

شأن نزول

حكايت كرده‏اند كه طبق صلح نامه‏ى «حُديَبيه» اگر كسى از اهل مكه به مسلمانان پناهنده مى‏شد، بايد او را بازمى‏گرداندند، ولى اگر كسى از مسلمانان به مكيان پناهنده مى‏شد، لازم نبود او را بازگردانند.

پس از انعقاد اين صلح‏نامه زنى مسلمان از اهل مكه به نام «سبيعه» در همان سرزمين حُديبيه به مسلمانان پيوست و همسر مشرك او نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و طبق صلح‏نامه درخواست بازگشت همسر خود راكرد.

اما آيه‏ى فوق فرود آمد ودستور داد زنان مهاجر را امتحان كنند و سوگند دهند و اگر ايمان آنان ثابت شد، آنان را به مكه نزد مشركان بازنگردانند.

سپس آن زن را امتحان كردند و سوگند ياد كرد و نزد مسلمانان ماند و مهريه‏ى او و خسارت شوهرش را دادند و پيامبر صلى الله عليه و آله توضيح داد كه اين بند از صلح‏نامه مخصوص مردان پناهنده است.

نكته‏ها و اشاره‏ها

1. در اين آيه هفت قانون بيان شده است. قانون نخست در مورد زنان مسلمان مهاجر است، اما از آن جا كه ممكن است زنان پناهنده به مسلمانان با انگيزه‏هاى غير الهى، مثل كينه از شوهر يا علاقه به شهر مدينه يا اهداف دنيوى ديگر مهاجرت كرده باشند، دستور مى‏دهد كه آنان را امتحان كنيد و اگر واقعاً با انگيزه‏ى اسلامى به سوى مسلمانان آمده‏اند، آن زنان مهاجر را به سرزمين كفر بازنگردانيد و به عنوان عضوى از جامعه‏ى اسلامى بپذيريد.

2. در اين آيه در مورد روش امتحان زنان پناهنده سخنى گفته نشده است، ولى مفسران احتمال داده‏اند كه امتحان آنان يا به وسيله‏ى سوگند دادن آنها بوده كه سوگند ياد كنند به خاطر ايمان خود مهاجرت كرده‏اند، نه اهداف ديگر و يا به وسيله‏ى پيمانى بود كه در آيه‏ى دوازدهم همين سوره‏ى بيان شده كه طبق آن بايد با پيامبر صلى الله عليه و آله پيمان ببندند كه راه شرك و گناه نپويند و تسليم فرمان خدا باشند.

روشن است كه اين امور نمى‏توانند ايمان واقعى كسى را كاملًا روشن سازند و احتمال دروغ گفتن وجود دارد، ولى از آن جا كه عرب‏ها براى سوگند به خدا احترام خاصى قايل بودند، معمولًا سوگند دروغ ياد نمى‏كردند. البته در هر عصرى روش‏هاى خاصى براى امتحان وجود دارد و معيار اصلى اطمينان يافتن به وسيله‏ى قراين و شواهد از روش‏هاى مختلف امتحان است.

3. پس از آن كه زنان مسلمان از شوهران كافرشان جدا شدند، اگر در حالت عقد و قبل از عروسى باشد، بلا فاصله عقد فسخ مى‏شود و اگر بعد از عروسى باشد، پس از گذشتن عدّه‏ى زن عقد فسخ است و اين زنان نيازى به طلاق ندارند.

4. ايمان و كفر در زندگى مشترك جمع نمى‏شود و زنان مؤمن براى مردان كافر حلال نيستند و مردان كافر نيز براى زنان مؤمن حلال نيستند و ازدواج آنان وحدت‏آفرين نيست، پس بايد از هم جدا شوند.

البته در صدر اسلام كه هنوز اسلام ريشه‏دار نشده بود، چنين حكمى اجرا نمى‏شد، اما پس از صلح حديبيه و نزول آيه‏ى فوق، همسران كافر ملزم شدند كه در جامعه‏ى اسلامى از هم‏ديگر جدا شوند.

5. از آن جا كه اصل عدالت و رعايت حقوق افراد در جامعه‏ى اسلامى ارزش والايى دارد، به زنان مسلمان كه از همسران كافر خود جدا مى‏شوند دستور مى‏دهد كه مهريه‏ى آنان را برگردانند؛ چراكه جدا شدن از طرف زن بوده و بايد خسارت مرد جبران شود. همان طور كه اگر مردى مسلمان از زن كافر خود جدا شد، حق دارد كه مهريه‏ى خود را پس بگيرد و اين عدالت دوطرفه است.

6. هزينه‏اى كه به مردان كافر پرداخت مى‏شود، مسلماً شامل مهريه‏ى آنان مى‏شود و برخى از مفسران احتمال داده‏اند كه هزينه‏هاى ديگر را هم شامل شود.

پرداخت كننده‏ى اين مهريه نيز بيت المال مسلمانان است. البته اين حكم در مورد همسران كافرانى است كه مثل اهل مكه با مسلمانان پيمان صلح بسته‏اند.

7. چنانچه زن كافر از مرد مسلمان جدا شود، بايد عدّه نگه دارد و اگر فرزندى متولد شد مسلمان است.

البته فقهاى اسلام در مورد اين كه اين حكم فقط شامل زنان مشرك مى‏شود يا شامل كافران ديگر، هم‏چون مسيحيان و يهوديان نيز مى‏شود اختلاف نظر دارند.

8. در اين آيه به دو صفت «علم» و «حكمت» الهى اشاره شده است. ذكر اين دو صفت در پايان آيه اشاره به آن دارد كه اين احكام بر علم و حكمت پايه‏گذارى شده است، پس خطا ندارد و به مصلحت جامعه‏ى اسلامى است كه به آنها عمل كند.

آموزه‏ها و پيام‏ها

1. زنان مؤمن پناهنده را به دشمنان اسلام بازنگردانيد و در قوانين مهاجرت، بين زنان و مردان تفاوت قايل شويد.

2. هر ادعاى ايمانى را نپذيريد، بلكه ايمان افراد را امتحان كنيد (تا مطمئن شويد).

3. همسر كافر، براى مرد و زن مسلمان، شايسته و حلال نيست و بايد از او جدا شود.

4. عدالت را در مورد دشمنان اسلام هم رعايت كنيد و حقوق آنا را بپردازيد، همان طور كه حقّ خود را از آنان مى‏گيريد.

5. حقوق زنان در كشمكش با دشمنان پاى‏مال نشود، اگر چه آن زنان كافر باشند.

6. قوانين الهى براساس حكمت و علم است (پس آنها را اجرا كنيد كه به سود شماست).

  1. . استفاده شده از تفسیر مهر.
  2. – الممتحنة، 10.
کلیدواژه‌ها:باشگاه زندگی, خانواده

پیشنهاد میکنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *